قيس بن فهران "فهدان" كنانى
[ در اسم پدر قيس، بين مورخان اختلاف است: ر.ك: رجال طوسى "قيس بن فهران" و رجال كشى، "قيس بن مهران" و تاريخ طبرى و وقعة صفّين "قيس بن فهدان". ]قيس بن فهران از اصحاب اميرمؤمنان عليه السلام به شمار مى آيد [ رجال طوسى، ص 56، ش 14 و رجال كشى، ص 96. ] كه در جنگ صفّين مجاهدت كرده است.
نصر بن مزاحم نقل كرده: در يكى از روزهاى جنگ صفين، مردى از قبيله عكّ از سپاه معاويه خارج شد و مبارز طلبيد، در اين هنگام قيس بن فهدان "فهران" به جنگِ وى رفت و طولى نكشيد كه مرد 'عكّى' با نيزه او به قتل رسيد. پس از آن قيس اين گونه سرود:
لقد علمت عكُّ بصفّين أنّنا
و نَحمِلُ راياتِ القتالِ بِحقِّها
فَنُورِدُها بِيضاً و نُصدِرُها حُمْراً
إذا ما نُلاقى الخيلَ نطعُنَها شَزراً
فَنُورِدُها بِيضاً و نُصدِرُها حُمْراً
فَنُورِدُها بِيضاً و نُصدِرُها حُمْراً
- و پرچم هاى جنگ را به شايستگى برگرفته ايم، آنها را سفيد |به ميدان| مى بريم و قرمز از "خون" دشمن باز مى آوريم. [ وقعة صفّين، ص 276؛ ر. ك: تاريخ طبرى، ج 5، ص 30. ]
ابومخنف نقل كرده كه قيس در معركه جنگ صفّين، به يارانش فرمان حمله مى داد و آنان را به جنگ تحريك و تحريض مى كرد و مى گفت: 'چشم ها را ببنديد، كم حرف بزنيد و با هم قرين خود، رو به رو شويد و طورى بجنگيد تا كسى از عرب نتواند مقابل شما بيايد.' [ وقعة صفين، ص 285. ]
او از كسانى بود كه در ارادت و اخلاص نسبت به اميرالمؤمنين عليه السلام پايدار باقى ماند و در قيام 'حجر بن عدى' عليه كارگزاران معاويه كه به حضرت جسارت و توهين مى كردند، شركت كرد. وى هم چنين به مجالس قبيله كنده مى رفت و آنان را به دفاع از حجر فرا مى خواند و در تحريك آنان چنين سروده است:
يا قومَ حُجرٍ دافِعوا و صاوِلُوا
لا يُلفَياً مِنكم لحُجرٍ خاذِلٌ
و فارِسٌ مستلتمٌ و راجِلُ
و ضاربٌ بِالسيفِ لا يُزايل
و عَن أخِيكم ساعةً فقاتِلوا
ألَيس فيكم رامحٌ و نابِل
و ضاربٌ بِالسيفِ لا يُزايل
و ضاربٌ بِالسيفِ لا يُزايل
- كسى از شما را نبينم كه 'حجر' را تنها بگذارد، آيا در ميان شما نيزه دار و تيرانداز نيست؟
- و تك سوارى زره پوش و پياده نظام و كسى كه پا برجا شمشير مى زند در ميان شما نيست؟ [ تاريخ طبرى، ج 5، ص 260. ]