در فرهنگ اجتماعى انسان هاى معاصر با تقويت روح ناسيوناليستى، و رواج گرايش هاى حزبى، گروهى، سازمانى، هر فردى سعى دارد تا نيازهاى خود را در جمع گروه و حزب و هم كيش خود مطرح سازد،
و از تخصّص هاى متخصّصين هم عقيده خود بهره مند گردد،
كه با انواع تعصّبات قومى و نژادى و گرايش هاى سازمانى در هم آميخته است.
در صورتى كه در ديدگاه حضرت امير المؤمنين عليه السلام علم و تخصّص هاى علمى ارزشمند است،
هركس و از هر جائى كه باشد بايد از او بهرمند شد،
كه فرمود:
وَقَالَ عليه السلام: خُذِ الْحِكْمَةَ اءَنَّى كَانَتْ، فَإِنَّ الْحِكْمَةَ تَكُونُ فِي صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ فِي صَدْرِهِ حَتَّى تَخْرُجَ فَتَسْكُنَ إِلَى صَوَاحِبِهَا فِي صَدْرِ الْمُؤْمِنِ.
(و درود خدا بر او فرمود: حكمت را هر كجا كه باشد، فراگير، گاهى حكمت در سينه منافق است و بى تابى كند تا بيرون آمده و با همدمانش در سينه مؤمن آرام گيرد.) (39)
از اين رو رسول گرامى اسلام صلّى الله عليه وآله به اطبّاء يهودى، مسيحى، و ديگر اقوام و اديان اجازه مى داد كه در كشور اسلامى و شهر مدينه، مطب داشته باشند، و مردم را «ويزيت» كنند.
و در حكومت امام على عليه السلام نيز طبيب يهودى حق داشتن مطب و درمان بيماريها را داشت.
در صورتى كه در ديگر حكومت ها و حاكميّت ها از اينگونه آزادى خبرى نبود و نيست.