از اين الگوى رفتارى درس مى گيريم كه:
با دشمن شكست خورده بايد كريمانه رفتار كرد.
و متناسب با شئون و آداب دشمن بايد با او رفتار نمود.
و دل ها را بايد با محبت آرام كرد نه با كينه توزى.
و هدف اساسى، هدايت دشمن است، نه خون ريزى.
فاتحان و لشگركشان دنيا آنگاه كه سرزمينى را فتح مى كردند، يا لشگرى را شكست مى دادند، به ارزشهاى اخلاقى توجهى نداشتند،
عزيزان را ذليل و بزرگان قوم را به خاك ذلت مى نشاندند.
اما اميرالمؤمنين عليه السلام در برخورد با اسيران، رفتارى متناسب با آداب و رسوم و شئون ارزشى آنان مى نمود،
و اجازه نمى داد با شاهزادگان و فرزندان بزرگان اقوام به گونه اى تحقيرآميز برخورد كنند، مانند:
الف وقتى فرزندان و دختران و زنان پادشاهان ايران را پس از فتح ايران به مدينه نزد خليفه دوم بردند و آنها تصميم داشتند كه اسيران را چون ديگر اسراء بفروشند
يا به سربازان اهداء كنند،
حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام دخالت كرد و فرمود چنين رفتارى با فرزندان بزرگان يك قوم ناپسند است،