روش برخورد امام على عليه السلام با دشمن قبل از آغاز نبرد، پيامبرگونه بود، كه تلاش در هدايت آنها داشت،و پس از آغاز تجاوز دشمن، قاطعانه ريشه هاى فساد را بر مى كند،و پس از ا تمام جنگ و تسليم دشمن باز هم پدرانه، و با بزرگوارى و محبت برخورد مى كرد.در جنگ جمل عايشه آن همه از مردم را فريب داد كه هزاران خون بى گناهان ريخته شد، و فتنه ها پديد آمد، و شعارهاى دروغين فراوانى را مطرح كرد، و مردم را برضد حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام شوراند.اما آنگاه كه امام على عليه السلام پيروز شد، او را عفو كرد،و كريمانه از زشتى هاى او چشم پوشيد.و دوازده هزار درهم به عايشه عطا فرمود تا به مدينه باز گردد،و چهل زن از قبيله عبدالقيس را فرمان داد تا لباس رزم پوشيده، كلاه برسر گذارند و عايشه را به مدينه برسانند.چون چهل تن از زنان عبدالقيس لباس رزم برتن و كلاه خُود برسر، و نقاب بر چهره داشتند، و عايشه از اين شيوه اطلاع نداشت، در طول راه نگران بود و مى گفت:«چون به مدينه رسم از على شكايت خواهم كرد.»پس از آنكه عايشه را به منزلش در مدينه رساندند، نقاب ها و كلاه خودها را از روى و سر باز كردند،وقتى عايشه فهميد همه آن محافظان زن بودند، بسيار شرمنده شد و از بزرگوارى على عليه السلام در شگفت ماند، گرچه كينه هاى درونى او درمان نيافت.(97)