پس از بيعت مردم با امام على عليه السلام، اصبغ بن نباته مى گويد:حاكم يمن گروهى را به سرپرستى ابن ملجم خدمت حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام فرستاد، تا از طرف مردم يمن بيعت كنند.همه بيعت كردند،وقتى نوبت به ابن ملجم رسيد، با بياناتى رسا و شيوا، امام على عليه السلام را ستود، و با افتخار تمام با حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام بيعت كرد.امام على عليه السلام براى بار دوم از ابن ملجم خواست كه بيعت كند، و او چنين كرد،تا خواست از مقابل حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام رد شود و سرجاى خود بنشيند براى بار سوم امام على عليه السلام او را صدا زد و فرمود:بيعت كن و دچار حيله و نيرنگ مباش و بيعت خود را نشكن.ابن ملجم گفت:«سوگند به خدا اى اميرالمؤمنين عليه السلام نديدم كه با ديگرى چنين رفتارى داشته باشى.»حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام با اشاره به او فهماند كه تو بيعت مى شكنى، و قاتل من خواهى بود،روزها گذشت و ابن ملجم در مدينه مريض شد و چند هفته در منزل امام على عليه السلام بسترى و معالجه گرديد و تا حادثه حكميت از ياران حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام بود، از آن پس منافق شد و در گروه خوارج قرار گرفت.(77)