پس از كودتاى سقيفه و آرام كردن مردم، و تحقق حكومت خليفه اول، زمينه رياست خليفه دوم نيز فراهم شد، كه انواع خشونت ها را هرچه مى خواست انجام مى داد.و به اعتراف نويسندگان اهل سنت حدود 94 حلال را حرام اعلام كرده بود، و مردم در سكوت و سازش، اعتراضى نمى كردند.در آغاز حكومت روزى براى آنكه مطمئن شود اعتراض كننده اى وجود ندارد، در بالاى منبر گفت:«لو صرفنا عمَّا نعرفُون الى ما تُنكرُون ما كُنتُم صانعين؟»(اگر شما را به خلاف احكام الهى سوق دهم چه مى كنيد، معروف را منكر معرفى كنم چه خواهيد كرد؟)تا سه بار ادعا و سئوال خود را تكرار كرد، اما متاءسفانه كسى پاسخ نداد.حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام كه اين وضع اسفبار را شاهد بود، برخاست و فرمود:تو را به توبه كردن وادار مى كنيم.خليفه دوم گفت: اگر توبه نكنم.امام على عليه السلام فرمود:«اذن لنضربُ فيه عيناك»(در آن هنگام بين دو چشم تو را با شمشير مى زنم.)اين جواب قاطع و شجاعانه حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام خليفه دوم را به عقب نشينى وادار كرد و گفت:شكر خدا در امت اسلام هستند كسانى كه اگر بخواهيم كجروى داشته باشيم، ما را به راه راست مى كشانند.(123)