5 ضرورة حفظ السروليكُن اءبعد رعيَّتك منك، واءشناءهُم عندك، اءطلبُهُم لمعائب النَّاس؛ فإ نَّ في النَّاس عُيُوبا، الوال ي اءحقُّ من سترها، فلاَ تَكشفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنكَ منهَا، فَإ نَّمَا عَلَيكَ تطهيرُ ما ظهر لك، واللّهُ يحكُمُ على ما غاب عنك، فاستُر العورة ما استطعت ى ستُر اللّهُ منك ما تُحبُّ سترهُ من رعيَّتك.اءطلق عن النَّاس عُقدة كُلِّ حقدٍ، واقطع عنك سبب كُلِّ وترٍ، وتغاب عن كُلِّ ما لاَ يضحُ لك، ولاَ تَعجَلَنَّ إ لَى تَصديق سَاعٍ، فَإ نَّ السَّاعيَ غَاشُّ، وَإ ن تَشَبَّهَ بالنَّاصحين.5 ضرورت راز دارىاز رعيت، آنان كه كه عيب جوترند از خود دور كن، زيرا مردم عيوبى دارند كه والى در پنهان داشتن آن از همه سزاوارتر است، پس مبادا آن چه بر تو پنهان است آشكار گردانى، و آن چه كه هويداست بپوشانى، كه داورى در آن چه از تو پنهان است با خداى جهان مى باشد، پس چندان كه مى توانى زشتى ها را بپوشان، تا آن را كه دوست دارى بر رعيت پوشيده ماند خدا بر تو بپوشاند، گره هر كينه اى را در مردم بگشاى، و رشته هر نوع دشمنى را قطع كن، و از آن چه كه در نظر روشن نيست كناره گير، در تصديق سخن چين شتاب مكن، زيرا سخن چين گرچه در لباس اندرز دهنده ظاهر مى شود اما خيانتكار است.