واژه حكومت داراى معانى متعددى است.معناى اساسى آن عبارتست از انقاذ حكم عملى رهبرى و حكمرانى و از اين منظر حكومت تجسم دولت و عامل اجراى حاكميت در جامعه است.(16)و جوهره حكومت سيطره و حكمرانى است.معناى ديگر حكومت اشاره به ارگان هايى دارد كه حاكم بواسطه آن اعمال حاكميت مى كند.(17)درباره حكومت پرسش هاى مهمى مطرح است از جمله اينكه:حكومت چيست؟و منشاء پيدايش آن چيست؟و آيا وجود آن در جامعه ضرورى است؟طبيعى است كه هر دولتى داراى يك حكومتى است و همه اعضاى ملت با قطع نظر از تمايزهاى متنوع خويش، از اوامر حكومتى او تبعيت مى كنند،گرچه حكومت را از زواياى گوناگون مى توان مورد كاوش قرار داد ولى در اين فصل صرفا به ضروريات آن در جامعه اشاره مى شود.