مهربانى با مردم را پوشش دل خويش قرارده، و با همه دوست و مهربان باش.مبادا هرگز، چونان حيوان شكارى باشى كه خوردن آنان را غنيمت دانى، زيرا مردم دو دسته اند، دسته اى برادر دينى تو، و دسته ديگر همانند تو در آفرينش مى باشند، اگر گناهى از آنان سر مى زند، يا علت هايى بر آنان عارض مى شود، يا خواسته و ناخواسته، اشتباهى مرتكب مى گردند، آنان را ببخشاى و بر آنان آسان گير، آن گونه كه دوست دارى خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيردهمانا تو از آنان برتر، و امام تو از تو برتر، و خدا بر آن كس كه تو را فرماندارى مصر داد والاتر است، كه انجام امور مردم مصر را به تو واگذارده، و آنان را وسيله آزمودن تو قرار داده است،چون ارزش ها نوع سياست و ساختار حكومت را تعيين مى كنند اصول و مبانى سياست در چهارچوب دين و ارزش ها شكل مى گيرد و آنگاه هرگونه گرايش هاى نفسانى، و شيوه هاى شيطانى طرد خواهد شد و سياستمدار اسلامى به چپ و راست كشانده نشده و به انواع آفت ها دچار نخواهد گرديد.كه امام على عليه السلام به مالك اشتر در نامه 53 چنين رهنمود مى دهد:ولاَ تَقُولَنَّ: إ نِّي مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَاءُطَُاعُ، فَإ نَّ ذلكَ إ دغَالٌ في القَلب، وَمَنهَكَةٌ للدِّين، وتقرُّبٌ من الغير.وإ ذا اءحدث لك ما اءنت فيه من سُلطانك اءُبَّهةً اءو مخيلةً، فانظُر إ لى عظم مُلك اللّه فوقك، وقُدرت ه منك على ما لاَ تَقدرُ عَلَيه من نَفسكَ، فَإ نَّ ذلكَ يُطَامنُ إ لَيكَ من طماحك، ويكُفُّ عن ك من غربك، ويفي ءُ إ ليك بما عزب عنك من عقلك!به مردم نگو، به من فرمان دادند و من نيز فرمان مى دهم، بايد اطاعت شود، كه اين گونه خود بزرگ بينى دل را فاسد، و دين را پژمرده، و موجب زوال نعمت هاست.و اگر با مقام و قدرتى كه دارى، دچار تكبر يا خود بزرگ بينى شدى به بزرگى حكومت پروردگار كه برتر از تو است بنگر، كه تو را از آن سركشى نجات مى دهد، و تند روى تو را فرو مى نشاند، و عقل و انديشه ات را به جايگاه اصلى باز مى گرداند.امام على عليه السلام به همه كارگزاران كشور اسلامى سفارش به خودسازى و كنترل هواى نفس مى فرمايد تا با خودسازى بتوانند سياست توحيدى را تحقق بخشندو در جامعه سازى اين حقيقت به اثبات رسيده است كه بدون فردسازى و خودسازى، جامعه هرگز ساخته نخواهد شد زيرا جامعه از افراد تشكيل مى شود كه امام على عليه السلام نسبت به ضرورت خودسازى براى داشتن جامعه سالم در حكمت 73 فرمود:من نصب نفسهُ للنَّاس إ ماما فليبداء بتعليم نفسه قبل تعليم غيره، وليكُن تاءديبُهُ بسيرته قبل تاءديبه بلسانه؛ ومُعلِّمُ نفسه ومُؤدِّبُها اءحقُّ بالاْ جْلاَ ل منْ مُعَلِّم النَّاس ومُؤدِّب هم.