10 اخلاق القيادة مع الا رقابثُمَّ إ نَّ للوالي خاصَّةً وبطانةً، فيهمُ استئثارٌ وتطاوُلٌ، وقلَّةُ إ نصافٍ في مُعاملةٍ، فاحسم مادَّة اءُولئك بقطع اءسباب تلك الاْ حْوال.ولاَ تُقطعَنَّ لاَِحَدٍ مِن حَاشِيَتِكَ وَحَامَّتِكَ قَطِيعَةً، وَلاَ يَطمَعَنَّ مِنكَ فِي اعتِقَادِ عُقدَةٍ، تضُرُّ بمن يليها من النَّاس، في شربٍ اءو عملٍ مُشتركٍ، يحملُون مؤُونتهُ على غيرهم،فيكُون مهناءُ ذ لك لهُم دُونك، وعيبُهُ عليك في الدُّنيا والاَّْخرة. واءلْزم الْحقَّ منْ لزمهُ من القريب والبعيد، وكُن في ذلك صابرا مُحتسبا، واقعا ذلك من قرابتك وخاصَّتك حى ثُ وقع، وابتغ عاقبتهُ بما يثقُلُ عليك منهُ، فإ نَّ مغبَّة ذلك م حمُودةٌ. وإ ن ظنَّت الرَّعيَّةُ بك حيفا فاءصحر لهُم بعُذرك، واعدل عنك ظُنُون هُم بإ صحارك، فإ نَّ في ذلك رياضةً منك لنفسك، ورفقا برعيَّتك، وإ عذارا تبلُغُ به حاجتك من تقويمهم على الحقِّ.10 اخلاق رهبرى با خويشاوندانهمانا زمامداران را خواص و نزديكانى است كه خود خواه وچپاولگرند، و در معاملات انصاف ندارند، ريشه ستمكاريشان را با بريدن اسباب آن بخشكان، و به هيچكدام از اطرافيان و خويشاوندانت زمين را واگذار مكن، و بگونه اى با آنان رفتار كن كه قرار دادى به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند، مانند آبيارى مزارع، يا زراعت مشترك، كه هزينه هاى آن را بر ديگران تحميل كنند،در آن صورت سودش براى آنان، و عيب و ننگش در دنيا و آخرت براى تو است.حق را مال هر كس كه باشد، نزديك يا دور بپرداز، و در اين كار شكيبا باش، و اين شكيبايى را به حساب خدا بگذار، گر چه اجراى حق مشكلاتى براى نزديكانت فراهم آورد، تحمل سنگينى آن را به ياد قيامت برخود هموارساز و هرگاه رعيت بر تو بدگمان گردد، افشاگرى نموده عذر خويش را آشكارا در ميان بگذار، و با اينكار از بدگمانى نجاتشان ده، كه اين كار رياضتى براى خودسازى تو، و مهربانى كردن نسبت به رعيت است، و اين پوزش خواهى تو آنان را به حق وامى دارد.