الف پس از آنكه مهاجران و انصار و عموم مجاهدان در يك اجتماع با شكوه، و حضور عمومى با حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام بيعت كردند.كه در نهج البلاغه، شور و عشق و هيجان مردم مدينه را امام على عليه السلام اينگونه بيان مى فرمايد:وبسطتُم يدي فكففتُها، ومددتُمُوها فقبضتُها، ثُمَّ تداككتُم عليَّ تداكَّ الاْ بل الْهيم على ح ياضها يوم وردها، حتَّى انقطعت النَّعلُ، وسقط الرِّداءُ، ووُطئ الضَّعيفُ، وبلغ من سُرُور النَّاس ببيعتهم إ يَّاي اءن ابتهج بها الصَّغيرُ، وهدج إ ليها الكبيرُ، وتحامل نحوها العليلُ، وحسرت إ ليها الكعابُ.(100)
ويژگى هاى بيعت مردم با امام
دست مرا براى بيعت مى گشوديد و من مى بستم، شما آن را به سوى خود مى كشيديد و من آن را مى گرفتم، سپس چونان شتران تشنه كه به طرف آبشخور هجوم مى آورند بر من هجوم آورديد، تا آن كه بند كفشم پاره شد، و عبا از دوشم افتاد، و افراد ناتوان پايمال گرديدند، آنچنان مردم در بيعت با من خشنود بودند كه خردسالان شادمان، و پيران براى بيعت كردن لرزان به راه افتادند، بيماران بر دوش خويشان سوار، و دختران جوان بى نقاب به صحنه آمدند.پس از بيعت عمومى مردم، امام على عليه السلام به عبداللّه بن عمر فرمود:برخيز و بيعت كن.گفت: بيعت نمى كنم تا همه بيعت كنند.