تمام فاتحان و سرداران پيروز، پس از شكست دشمن، به ارزش هاى اخلاقى توجهى نداشتند، هرچه خواستند كردند، زدند و كشتند و غارت كردند و قتل عام نمودند.در ميان امت اسلامى نيز قتل عام هاى معاويه، زياد بن اءبيه، حجاج بن يوسف ثقفى، و غارت و قتل عام يزيد در مدينه معروف است كه تا سه روز فرمانده يزيد (مسلم بن عُقبه) جان و مال و ناموس مردم مدينه را بر سربازان خود حلال كرده بود.اما على عليه السلام در برخورد با دشمن، اصولگرا، خداگرا و پاى بند به سنت اسلامى بود،با عفو عمومى، مردم بصره را امان داد، فراريان را تعقيب نكرد و عفو نمود، جان و مال مردم بصره را حفظ كرد و به هيچ كس اجازه تعرُّض نداد.در آن روزگاران، بسيارى براى گرفتن غنائم جنگى به كمك مى آمدند، كه اينگونه از شيوه هاى رفتارى حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام را نمى توانستند تحمل كنند و بى صبرانه اجازه غارت اموال و كنيزى گرفتن زنان را مى خواستند.پس از پايان جنگ جمل و به هنگام تقسيم غنائم جنگى، عباد بن قيس با همان پيش داورى هاى موجود در جنگ هاى جاهلى بپاخاست و فرياد زد:و اللّه ما قسمت بالسَّويَّة«اى اميرالمؤمنين عليه السلام تو به عدالت تقسيم نكردى.»