پس از رسول خدا صلّى الله عليه وآله كه غاصبانه مسير خلافت را تغيير دادند به آراء عمومى مردم توجُّهى نكردند، بدون شورا و انتخابات و رفراندوم آزاد، خليفه اول را با چند راءى، و خليفه دوم را تنها با وصيت خليفه اول، و خليفه سوم را با راءى سه نفر كه تنها راءى عبدالرحمن بن عوف نقش تعيين كننده داشت، به قدرت رساندند، كه نوعى حكومت فرمايشى و اريستوكراسى (اشرافى) بود، و هرگونه اعتراض و مخالفتى را سركوب كردند.اما حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام نسبت به بيعت، به آراء عمومى توجه داشت.وقتى بعد از قتل خليفه سوم هجوم آوردند كه با امام على عليه السلام بيعت كنند فرمود، بيعت بايد در مسجد و در ميان عموم مردم باشد.و در برابر اصرار فراوان مهاجر و انصار فرمود:مهلت بدهيد تا مردم اجتماع كنند و با يكديگر مشورت نمايند، و آزادانه در اجتماع مسلمين بيعت كنند. (139)حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام بيعت عمومى مردم و شركت آزاد در انتخاب رهبرى را اينگونه بيان فرمود:و بسطتُم يدى فكففتُها، و مددتُمُوها فقبضتُها ثُمَّ تداككتُم علىَّ تداكَّالاْ بل الْهيم على ح ى اضها يوم وردها حتَّى، انقطعت النَّعلُ و سقط الرِّداءُ ووُطى ء الضَّعيفُ وب لغ من سُرُور النّاس ببيعتهم ايّاى اءن ابقهج بها الصَّغيرُو هدج اليها الكبيرُ وت حامل نحوها العليلُ و حسرت اليها الكعابُ(140)(شما (براى بيعت) دستم را گشوديد و من بستم، شما آن را به سوى خود كشيديد و من آن را برگرفتم! پس از آن همچون شتران تشنه كه روز وعده آب به آبخور گاه حمله كنند و به يكديگر پهلو زنند، به گردم ريختيد! آنچنان كه بند كفشم پاره شد، عبا از دوشم افتاد و ضعيفان پايمال گرديدند! سرور و خوشحالى مردم آن روز به خاطربيعت با من، چنان شدت داشت كه كودكان به وجد آمده، و پيران خانه نشين با پاى لرزان خود براى ديدار منظره اين بيعت به راه افتاده بودند، بيماران براى مشاهده بر دوش افراد سوار شده و دوشيزگان نورسيده (بر اثر عجله و شتاب) بدون نقاب در مجمع حاضر شده بودند!!).