از نظر كاربردى تا مباحث زيربنايى سياست روشن نشود و سياستمداران و كارگزاران حكومت آن ارزش ها را بكارنگيرند، نمى توانند در اجراى عدالت اقتصادى و اجتماعى موفق باشند، و اصول و مبانى سياست را در عينيت جامعه پياده كنند.آنگاه نه جامعه و حكومت سالمى مى توان داشت و نه از سياستمداران و كارگزاران دلسوز و ايثارگر، خبرى خوهد بود.
3 تحقق انواع آزادى
يكى ديگر از ويژگى هاى سياست توحيدى و علوى، تحقق انواع آزادى است.وقتى مسائل سياسى و دستورالعمل هاى آن را خداى جهان آفرين مشخص مى فرمايدو در سياست توحيدى حاكميت خدا و قوانين الهى وحى محورى، قرآن محورى، خدا محورى مطرح باشد،و انسان ها در پرتو احكام نورانى قرآن به رشد و كمال برسند،ديگر سلطه انسان بر انسان، سلطه گرى سياستمداران، حاكميت فرد بر فرد يا جمع پديد نخواهد.همه بنده خداوند و همه تسليم مقررات الهى مى باشند.همه از خدا فرمان مى گيرند.همه رهبران، مديران، از بندگان خدا و در خدمت بندگان خدا قرار دارند.و همه خدمتگزار مردمند.همه بايد به احكام و مقررات الهى احترام بگذارند.اينجاست كه انواع آزادى ها تحقق مى پذيرد،فرد آزاد است،جامعه آزاد است، و فرد و جامعه مى تواند با آزادى انتخاب كند به تكامل برسد.