وضوی پیامبر

سید علی شهرستانی؛ ترجمه: حسین صابری؛ ویراستار: حمید موفقی

نسخه متنی -صفحه : 163/ 52
نمايش فراداده

اين هم كه راوى اين خبر را به آن چهار تن نسبت داده و از حضور آنان و گواه بودن آنان بر وضوى خـلـيـفـه خبر داده , براى كاستن از اهميت مساءله است , زيرا آنان ـ چنان كه تاكنون دانستيد ـ از مخالفان عمده فقه عثمان و از جمله همان مردم مخالف شيوه وضوى خليفه بودند.

يـكـى ديگر از اين خبرهاى ساختگى روايت نسائى به سند وى از شيبه است كه محمد بن على (ع ) (امام باقر) او را خبر داده گفت : پدرم على (ع ) (زين العابدين ) مرا خبر داده كه حسين بن على (ع ) گـفـته است : پدرم على (ع ) آبى براى وضو خواست .

من نزد او آب بردم .

او وضو گرفت , دستهاى خـود را پـيـش از آن كـه بـه وضـو درآورد سه بار شست .

سپس سه بار مضمضه كرد.

آنگاه سه بار اسـتـنـشاق كرد.

سپس سه بار روى خود را شست .

آنگاه سه بار دست راست خود را تا آرنچ شست .

سپس سه باردست چپ خود را به همين نحو شست .

سپس سر خويش را يك بار مسح كشيد.

آنگاه پاى راستش را سه بار تابرآمدگى پشت پا شست و پس از آن هم پاى چپ را به همين ترتيب .

سپس بـرخاست وگفت : ظرف آب را به دستم بده , ظرف را كه باقيمانده آب وضو در آن بود به دستش دادم و او ايستاده از باقيمانده آب وضو آشاميد.

در شگفت شدم , چون مرا ديد[كه در شگفت شده ام ] گـفـت : شـگـفـتـى مـكن , كه ديدم پدرت پيامبر(ص ) همان كارى مى كند كه ديدى من كردم .

مى گويد: اين آب براى وضويش , و آنگاه باقيمانده آب وضويش را ايستاده مى آشامد ((250)) نـشـانـه هاى ساختگى بودن براين خبر هويداست و نگارنده خود را به زحمت پاسخ دادن به آن در نـمـى افـكـند, چه در صفحات آينده اثبات خواهد شد كه وضوى على بن حسين , محمد بن على , جعفر بن محمد, ابن عباس و ديگر فرزندان على (ع ) غير آن چيزى است كه از آنها نقل شده است .

نـمـى دانـم معناى اين قسمت از روايت چيست كه در شگفت شدم .

چون مرا ديدگفت : شگفتى مكن .

آيـا حـسـيـن بـن على (ع ) عقيده داشت كسى كه باقيمانده آب وضو را در حالت ايستاده بياشامد بدعتگذار است .

تا از اين روى تعجب كرده باشد؟ يا آن كه او خود از آنهايى بود كه در دين نوساخته ها و بدعتهايى داشتند ((251)) ؟ يـا آن كـه او از وضـوى پـدرش در شـگـفـت شـده بود و اين وضو را وضويى ناآشنا دراين خاندان مى دانست و براى او در ميان اين خاندان چنين وضويى متعارف نبود؟ آرى , پديده جعل و تزوير و برساختن احاديث در دوران امويان رواج و فزونى يافته بود و در فصلهاى آينده اين كتاب با جزئيات بيشترى در اين باره آشنا خواهيد شد.

به هر روى .