تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ (1) عَلَيْكُمُ الْغَارَاتُ وَ مُلِكَتْ عَلَيْكُمُ الاَْوْطَانُ).
تواكل، در اصل واگذارى هر كس كار خود را به ديگرى است. و به تعبيرى ديگر، مفهومش اين است كه هر كس مسؤوليت را از خود سلب كند و برعهده ديگرى بگذارد و در نتيجه ميدان خالى شود. تخاذل، اين است كه هر كسى از يارى ديگرى چشم بپوشد و او را به حال خود رها سازد، در نتيجه، رشته اتّحاد گسيخته شود و دشمن، بى آن كه احساس رادع و مانعى كند، حملهور شود و اين يكى از بدترين و زشت ترين صفات در جوامع بشرى است كه افراد، مسؤوليت ها را از خود سلب كرده به گردن ديگران بيندازند و هر كس به كار خويش پردازد و اگر برادر يا برادرانش مورد تهاجم قرار گيرند، آنها را تنها بگذارد. و نتيجه اين كار، همان است كه مولا در سخن بالا فرموده است; يعنى دشمن جسور مىشود و پى در پى حمله مىكند و شهرها و آبادى ها يكى بعد از ديگرى، در برابر او سقوط مىكند.
سپس امام (عليه السلام) به عنوان بيان يك شاهد زنده عينى، به شرح ماجراى دردناك حمله اخوغامد، (سفيان بن عوف غامدى) پرداخته، چنين مىفرمايد:
(اكنون بشنويد يكى از فرماندهان لشكر غارتگر شام) اخوغامد، به شهر انبار حمله كرده و لشكريان او وارد آن شهر شده اند، حسّان بن حسّان بكرى، (فرماندار و نماينده من) را كشته و سربازان و مرزبانان شما را از آن سرزمين بيرون رانده است; (وَ هذَا أَخُو غَامِد وَ قَدْ وَرَدَتْ خَيلُهُ الاَْنْبَارَ وَ قَدْ قَتَلَ حَسَّانَ بْنَ حَسَّانَ الْبَكْرِيَّ وَ أَزَالَ خَيْلَكُمْ عَنْ مَسَالِحِهَا).
با توجه به اين كه «مسالح» جمع «مسلحه» به معناى «مرزى» است ـ به خاطر اين كه در آنجا اسلحه جمع آورى مىكنند و مرزداران به وسيله آن به پاسدراى مىپردازند ـ روشن مىشود كه شهر انبار، در نزديكى مرز عراق و شام بوده و اخوغامد به آن حملهور گرديده و تعبير «أَزالَ خَيْلَكُمْ عَنْ مَسالِحِها»، نشان
1 ـ «شُنَّتْ» از مادّه«شنن» به معناى «خشكى و كهنگى» است، سپس در هر موردى كه آب يا مانند آن به صورت پراكنده و از هر طرف فرو ريزد، اطلاق شده است، همانند مشك كهنه اى كه پاره شود و آب درون آن، متفرق و پراكنده گردد. جمله (شُنَّتْ عَلَيْكُمُ الْغاراتُ) اشاره به حملات پراكنده و پى در پى مىباشد كه از سوى غارتگران شام به نواحى مختلف عراق صورت مىگرفت.