أَللَّهُمَّ إِنَّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ وَعَثَاءِ السَّفَرِ وَ كَآبَةِ الْمُنْقَلَبِ وَ سُوءِ الْمَنْظَرِ فِي الاَْهْلِ وَ الْمَالِ وَ الْوَلَدِ، أَللَّهُمَّ أَنْتَ الصَّاحِبُ فِي السَّفَرِ، وَ أَنْتَ الْخَلِيفَةُ فِي الاَْهْلِ، وَ لاَيَجْمَعُهُما غَيْرُكَ، لاَِنَّ الْمُسْتَخْلَفَ لاَيَكُونُ مُسْتَصْحَباً، وَالمُسْتَصْحَبُ لاَيَكُونُ مُسْتَخْلَفاً!
بار الها من از رنج و مشقّت اين سفر، و بازگشت پر اندوه از آن، و مواجه شدن با منظره ناخوشايند در خانواده و مال و فرزند، به تو پناه مىبرم، خداوندا! تو در سفر همراه مايى، و نسبت به بازماندگان ما در وطن سرپرست و نگاهبانى، و جمع ميان اين دو را هيچ كس جز تو نمى تواند، زيرا آن كس كه سرپرست بازماندگان است، همسفر نتواند بود، و آن كس كه همسفر است جانشينى انسان را (در خانه و خانواده اش) نمى تواند برعهده گيرد (آرى تنها تويى كه قادر بر هر دو هستى) !
بى شك مردان خدا و اولياءالله در همه حال متوجه خدا بوده اند، ولى در مشكلات و حوادث مهم و پيچيده توجّه بيشترى به ذات پاك او داشته اند، و كار خود را در اين گونه موارد با دعا و توسل به ذات پاكش شروع مىكردند كه هم راهگشا بود، و هم مايه قوّت قلب و آرامش روح و اعتماد به نفس!