بانوی کربلا حضرت زینب (سلام الله علیها)

عائشه بنت الشاطی؛ ترجمه: رضا صدر

نسخه متنی -صفحه : 176/ 12
نمايش فراداده

دختر اميرالمؤمنين عليه‏ السلام آن‏قدر گريست، تا اشك‏هايش بخشكيد.

در ميان اين همه فشار و مصيبت، چيزى كه نمايان شد، بزرگى و عظمت زينب بود، و معلوم شد كه نواده رسول خدا صلّى الله عليه وآله چقدر نيرو دارد؟ و خداوند به آن پيكر ستم‏كشيده، وآن روح رنج‏ديده، چقدرتوانايى داده است!

بزرگ‏ترين مصيبت ناگوارىكه در تاريخ بشر كمتر نظير داشته، بر اين پيكر رنجور و آن روح نازنين وارد آمد، ولى وى دست و پاى خود را گم نكرد و از هدف خود منحرف نشد و مانند كوه استوار بماند. دختر اميرالمؤمنين، مصيبت‏هاى گوناگون داشت:

داغ عزيزان و پيكر پاره‏پاره آن‏ها، اسيرى و دربه‏درى، آتش‏سوزى و خون‏جگرى، ذلّت پس از عزّت، گشاده‏رويى تازيانه‏هاى عرب‏هاىبىرحم، زخم زبان‏هاى مردم پليد، تذكّرِ زمانِ خلافتِ پدر در كوفه، و حقوقىكه پدرش بر گردن‏اهل كوفه داشت، و رفتار كوفيان، هركدام از اين‏ها بس است كه انسانى را از پا بيندازد، چه برسد كه تمام آن‏ها بر يك تن هجوم بياورد.

اضافه براين، وظايف سنگينى را نيز بايد عهده‏دار شود. ولىدختر على عليها ‏السلام خم به‏ابرو نياورد، و آن چه كه عقل در وقت آسايش خاطرتشخيص مىدهد، انجام داد.

تاكنون نشده از نظر سياسى براى گفتار و رفتار زينب در سفر اسارت، يك اشتباه سياسى گرفت؛ عقل هر چه بينديشد كه درآن‏جايىكه زينب سخنى گفته و يا رفتارى كرده، سخنى بهتر ويا رفتارى خردمندانه‏تر بجويد، نخواهد يافت.

شاهكارهاى سياسى زينب بسيار است كه شمارش آن موجب تفصيل خواهد بود.

زينب در هنگام سخن از رسول خدا صلّى الله عليه وآله «به‏پدرم» تعبير كرد، و به جهانيان اعلام داشت كه يزيديان چگونه مردمى هستند! و چه كسى را كشتند، وچه كسى را اسير كردند! و قدرتى كه در دست آنان بود، ازكجا آمده‏بود، و نكته‏هاى ديگرىكه بيانش مقدّمه مارا از صورت مقدّمه بودن خارج مىسازد.

اين جاست كه رازى نهفته آشكار مىشود، كه چرا سيدالشهدا عليه‏ السلام بانوى بانوان و زنان و كودكان راهمراه برد، با آن كه خودش به‏سر انجام سفرش آگاه بود واهل كوفه را خوب مىشناخت.