ولى زينب بايد در كربلا باشد، فداكارى برادر، و جنايتكارى بنىاميّه را ببيند، و سپس اسير شود، تا اين حقيقت بزرگ محو نشود.گزافه نگفتهايم اگر بگوييم: اسارت زينب موجب زنده شدن پدرش على عليه السلام و جدّش رسولخدا صلّى الله عليه وآله و تجديد حيات اسلام بود؛ زيرا بنىاميه با زور و پول و حيلهگرى مىخواستند همه را محوونابود كنند واثرى از رسالت رسول صلّى الله عليه وآله باقى نگذارند.كشتهشدن حسين عليه السلام اين نقشه پليد را برباد داد و اسارتزينب، كشته شدن حسين را بر ملا ساخت.زينب، عمر درازى نكرد و در جوانى از دنيا رفت.ولى اين حقيقت از وى بهيادگار بماند.
اين كتاب
در سال 31 شمسى بهكشورهاى عربى مسافرتكردم و در روز يازدهم محرم سال 71 يكى از دوستان لبنانى اين كتاب را بهمن عنايت كرد.پس از مطالعه، آن را بسيار شايسته و شيوا يافتم و بهمضمون:
خوشترآن باشد كه ذكر دلبران گفته آيد در حديث ديگران گفته آيد در حديث ديگران گفته آيد در حديث ديگران