پيش درآمدهاى شوم طوفان
ما خود را در گردابهاى سهمگين حوادث سياسى كه براى خاندان على رخداده نمىانداختيم، اگر زينب دور از اين حوادث مىبود و در حجاز مانده، به زندگانى اختصاصى خود ادامه مىداد و تمام كوشش خود را در به دوش كشيدن بار شوهردارى و مادرى به كار مىبرد.ولى اوضاع و احوال، او را بهمركز حوادث كشانيد؛ حوادث هولناكى كه با فشارى چنان سخت، دولت اسلام را در هم پيچانيده بود. پس ما مجبوريم درنگى كرده و پيشآمدهاى شومى كه آن طوفان سركش و آن تندباد بىرحم را به ما خبر مىدهد، در نظر بگيريم.فترتى طولانى مىگذرد كه زينب در اين مدت از گردباد حوادث دور است، بلكه گاهگاهى ردّ زينب راهم در فريادهاى رعدآساى حوادثى كه گوشها را كر مىكند و سرها را به دَوَران مىاندازد، گم مىكنيم.ولى در آخركار مىبينيم كه تمام اين حوادث سهمناك، زمينه را آماده كرده كه بانوى كربلا نمايان شود.از اين جا عذر ما آشكار مىشود، اگر از هنگامههاى سياسى - كه به گمان بعضى با زينب مگر به واسطه بستگى او با فرماندهان و پيشوايان آن ها و موقعيت او در