چگونه می توان تنوع ادیان را تبیین کرد؟

ویلیام هاسکر، مایکل پترسون، بروس رایشنبا، دیوید بازینجر؛ ترجمه: ابراهیم سلطانی

نسخه متنی -صفحه : 21/ 16
نمايش فراداده

البته هواداران ر شمول انگار ساير اديان نيز مى توانند دقيقا همين تحليل را در باره دين خود به كار گيرند. همان طور كه يك مسيحى، مسيحيت را يگانه دين بر حق مى شمارد و كسانى را كه زندگيشان نشان دهنده لطف خداوند است مسيحيان بدون عنوان مى خواند، يك مسلمان نيز مى تواند اسلام را يگانه دين برحق به شمار آورد و مسيحيان و يهوديان را مسلمان بدون عنوان بخواند. به همين ترتيب، يك يهودى، ديگران را يهوديان بدون عنوان و يك هندو، ديگران را هندوهاى بدون عنوان خواهد خواند. هر كس مى تواند مدعى شود كه دين خودش، دين مطلق و برحق است هر چند كه در ساير اديان نيز حقايق مهمى وجود دارد. بخشى از حقايقى كه در دين حق به وضوح بيان شده در ساير اديان به نحو ضعيف و مبهمى مطرح گرديده است و از آنجا كه همه آموزه ها و آداب دينى همه اديان نمى توانند تواما صحيح باشند، انتقاد بين الاديانى ضرورت دارد. اما اگر افراد مى توانند بدون هرگونه اطلاع از فلان سنت دينى خاص، رستگار شوند، ديگر چه لزومى دارد كه آنها را مسيحيان يا مسلمانان يا... بدون عنوان بخوانيم؟ چرا بايد بكوشيم دين آنها را تغيير دهيم؟ چرا نبايد آنها را ترغيب نماييم كه همچنان بر اساس دانسته ها و اعتقادات خود زندگى كنند تا شايد بتوانند در پرتو آن دانسته ها و اعتقادات در زندگى خود تحولى بيافرينند؟ رانر معتقد است كه يكى از مراحل تكامل ايمان مسيحى مسيحيان بدون عنوان آن است كه ايشان را از آنچه ايمانشان واقعا معطوف به آن است، آگاه سازيم و پايه و اساس واقعى ايمانشان را بر خودشان آشكار نماييم. براى آنكه يك مسيحى بدون عنوان به درك