در بسيارى از نصوص تاريخ،ازين قبيل راهنمائيها و پشتيبانيها را درموضع اهل بيت(ع)و در مرحله دوم به شكلى واضح مشاهده نموديم و بعضى از آنها را به تفصيل در زندگانى امام صادق نقل كرديم كه خواننده را به آن هاارجاع ميدهيم،اين پشتيبانيها و راهنمائيها را در نامه امام صادق(ع)توضيح داديم.آن نامه غم انگيز و گريه آورى كه براى پسر عم خود عبد الله بن حسن نقب » و«صاحب نفس زكيه »و به خويشان و نزديكان خود فرستاد،مساله را روشن ميسازد.
روايت چنين است:وقتى امام(ع)به عبد الله بن حسن و ابراهيم بن حسن و بقيه خانواده آنان نظر افكند و ديد كه در مسجد رسول الله در غل و زنجيرند،اشك از چشمانش سرازير شد تا آنجا كه بر محاسن شريفش جارى شد.سپس به سوى من آمد و گفت:«اى ابو عبد الله به خدا سوگند كه زين پس حرمت خداى را نگاه نخواهند داشت و به خدا سوگند كه انصار به رسول الله(ص)وفانكردند،حال آنكه در عقبه با او بيعت كردند كه او و خاندانش را از هر گزندى كه آنان را تهديد كند حفظ نمايند (1) ».
همچنين موضع او(ع)نسبت به عمويش زيد وقتى گفت:«خدا عمويم زيد را بيامرزاد.اگر پيروز شده بود وفا ميكرد كه او خلق را به خلافت «رضااز آل محمد»دعوت كرد و من رضا هستم » (2) اين نصوص با وضوح بسيار دلالت ميكند كه امام(ع)با ناراحتى و دردهاى شورشيان زندگى ميكرد و كار و كوشش آنان را تاييد مى فرمود.
امام سجاد(ع)نيز وقتى،محمد بن حنفيه با نماينده مختار به نزد او رفت تا در باب انقلاب كه مختار در پى آن بود مشورت كند،چنين كرد.امام در آن هنگام بيانيه عمومى صادر فرمود كه اختصاص به مختار ثقفى نداشت،بلكه بيانيه و ستايش او(ع)شامل هر مسلمانى ميشد كه بر ضد طاغوتيان حاكم عمل كند و در برابر حكومت ستمگرشان به پاى خيزد.نصوص و نوشته هاى مزبوربر اين دلالت دارد كه در مرحله دوم،دو خط ممتد موجود بود-چنانكه بيان كرديم-و آن دو خط يكى خط آگاهى و آموزش مكتبى بود و خط ديگر،ادامه تحريك وجدان انقلابى امت اسلامى،تا گروه شيعه داراى شكل و نقش مبارزه و جهاد گردد و با ادامه آن دو خط متوازى در مرحله دوم،براى مكتب امام على(ع)و نظريه وى(ع)اين امكان به وجود آيد كه داراى پشتوانه عظيم و گسترده اى گردد تا سراسر جهان اسلام و همه خواستهاى آن را زير پوشش خوددر آورد.
بر اين مطلب از نظر فكرى و روانى و اجتماعى در آغاز مرحله سوم ودر عصر امام رضا(ع)و در برابر امت اسلامى دلايل فراوان وجود دارد.
در زمان امام رضا(ع)چندين شورش بوسيله شاگردان مكتب امام على(ع)و پيروان نظريه هاى وى(ع)روى داد و جهان اسلام را از كوفه و بصره و مدينه و مكه،تا يمن فرا گرفت.در مناطق مزبور،دستاوردهاى مكتب امام(ع)را اعلام ميكردند و در آنجا به نام امام،حكومت مى نمودند.
هر چند بغداد،تابع خلافت عباسيان بود اما جنبشهاى انقلابى مزبور،بغداد رامحاصره كرد و حكومت روز را مورد تهديد قرار داد.