امام رضا(ع)و قيامهاى علويان - زندگانی تحلیلی پیشوایان ما ائمه دوازده گانه (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زندگانی تحلیلی پیشوایان ما ائمه دوازده گانه (ع) - نسخه متنی

عادل ادیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام رضا(ع)و قيامهاى علويان

از مهمترين و خطرناكترين شورشهائى كه عباسيان با آن روبرو گرديدند،شورش «محمد بن
ابراهيم الحسين »معروف به «ابن طباطبا علوى »بود كه اداره كننده كارهاى او«ابو السرايا
السرى بن منصور»نام داشت.

ابن طباطبا،مدينه را به قصد كوفه ترك كرد تا آتش شورش خود را بر ضدعباسيان بر افروزد.
مردم كوفه كه ديدند دعوت او براى «رضا از آل محمد» (3)

است،و او براى آنان بيعت مى طلبد و ميگويد كه حكومت بايد طبق كتاب خداو سنت
پيامبر(ص)و سيره على(ع)باشد،پيرامون وى گرد آمدند.

تكيه گاه و اميد«ابن طباطبا»در اعلام انقلاب خود،بر اساس پشتوانه پايگاههاى مردمى
دوستانش بود كه مردمى موافق و مؤيد خط مكتب امام على(ع)داشت.اين بود پشتوانه اى كه
از خلال واكنش هاى نيرومند انقلاب «ابو السرايا»در جهان اسلامى كشف كرديم.

نخستين واكنش قيام ابن طباطبا اين بود كه در برابر سپاه انقلابى او،همه لشكريانى كه
عباسيان براى خاموش كردن شورش او فرستاده بودند،هزيمت كردند و پاى بفرار گذاشتند.
كوفه اى كه به حسين(ع)خيانت كرد و زيد بن على را تنها گذاشت تا با گروهى چند از يارانش
به جنگ اقدام كند،در كنار«ابن طباطبا»،قهرمانانه براى دفاع از انقلاب و هدفهاى آن،
ايستادگى كرد.

اين استقبال عظيم انقلابى،و پاسخگوئى بيمانند،دليل رشد پايگاه مردمى و درك وسيع آن
مردم از اسلام بود.

پس از آنكه شورش «ابن طباطبا»را خفه و خاموش كردند،عمال اودر مناطقى كه حكومت
ميكردند،اعلام استقلال و خود مختارى نمودند.

در يمن،«ابراهيم بن موسى بن جعفر»پس از اخراج نماينده مامون از آنجا،به آنجا حمله كرد و
حكومت را در دست گرفت.

در مكه،«حسين بن حسن افطس »حمله برد و حكومت را قبضه كرد.

در بصره،«زيد بن موسى بن جعفر،حكومت را به تصرف خود در آوردو اين شخص به اندازه اى
خانه هاى عباسيان و طرفداران آنان را سوزانيد كه به «زيد آتش افروز»معروف گرديد.اگر كسى
از سياه جامگان را ميديد،او را آتش ميزد و علاوه بر اموال عباسيان از اموال بازرگانان نيز
بسيارتصاحب كرد.

«على بن سعيد»براى نبرد با او رهسپار شد و زيد ازو امان خواست.

«ابن سعيد»به او امان داد (4) و او را نزد«حسن بن سهل »برد او نيز دستورداد گردن او را زدند.

/ 173