قيام در چه هنگام مشروع است؟
از خلال مدارك قطعى دلايلى كه گفتيم،حسين(ع)مشروع بودن قيام خود را در روياروئى باامويانى كه معاصر او بودند و از دشمنان اسلام شمرده ميشدند،اعلام فرمود.پس قيام و قانونى بودن آن با مفهوم اسلامى و حكم شرعى آن درواقعيت مسلم،و با انحراف
آن از مبادى اسلام،پيوند دقيق و بستگى كامل داشت.ازينرو،مفهوم اسلام اگر بر اين مقياس نباشد و اگر با تغيير حكمى به حكمى،و از وضعى كه
حاكم است به وضعى ديگر در آيد،تباين و اختلاف دارد.واقعيت حكومت بايد بناچار داراى يكى
از صورتهاى مشروح در زيرباشد:1-حكومت بر اساس قاعده و تشريح اسلامى بنا شود و همه احكامش را ازين قاعده استخراج
كند و كيفيت آن قاعده را رعايت كند و نظريه اسلامى را در زندگى،پايه كار بشناسد و آنرا زير
بنا داند و اسلام را در همه جنبه هاى زندگانى اساسى و قانونگذارى و تشريعى،اعمال كند.2-نظر ديگر اين است كه از اسلام به منزله قاعده قانونگذارى براى حكومت استفاده نشود و
به احكام اسلامى براى اداره كردن زندگانى انسان و تنظيم آن اهميتى ندهد.بر اين اساس،
چنين حكومتى،حكومت دينى نيست بلكه حكومت كافرى است.خواه آن كس كه حكومت
ميكند و متصدى زمامدارى است،مسلمان باشد يا كافر.چه،در اين صورت بين مسلمان بودن
زمامدارو حكومت اسلامى،هيچگونه پيوندى نيست.پس،حكومت كافر است اگر چه حاكم
مسلمان باشد.بنابر اين حكومت را مى توان بر دو گونه اساسى تقسيم كرد.