انگيزه هاى مامون روياروى امام(ع)
مى توان انگيزه هاى مامون و موضع او را در برابر امام رضا(ع)به عوامل روانى و ايمانى كه در اوبود تفسير كرد.مامون شخصا به خط امام ايمان داشت و به علويان مهربان بود و فدك را به آنان بازگردانيد و
كوشيد كه بدگوئى و دشنام به معاويه،سنت معمول گردد و آن را بر مردم بايسته كرد و آشكارا
ابراز داشت:هر كس معاويه را بخوبى ياد كند ذمه اش مشغول است و ازو راضى نيستم و برتر آفريده خدا
پس از رسول اكرم(ص)،على بن ابى طالب است » (3)
شيعى بودن مامون حاصل عوامل متعددى بود كه از هنگام كودكى درروان او تاثير كرده بود.
در آن هنگام كسى كه به تربيت و تاديب او گماشته شده بود،مردى شيعى مذهب بود.نيز
مامون در اوان جوانى در اطراف خراسان استقرار يافته بود كه بيشتر مردم آن شيعه بودند و
طرفداران اهل بيت(ع)
مامون روزى به ياران خويش گفت:آيا مى دانيد چه كس تشيع را بمن آموخت؟
گفتند:نه گفت:رشيد آنرا به من آموخت.گفتند:چگونه؟
گفت:وقتى امام موسى بن جعفر از مدينه بر رشيد وارد شد،فروتنى رشيدرا در برابر او ديدم
و ديدم كه چگونه او را بزرگ ميداشت.مامون ادامه داد:هنگاميكه تنها شديم پرسيدم:اى امير مؤمنان اين مردكيست كه او را
چنين بزرگ داشتى و تجليل كردى و در مجلس خود به سوى او از جاى برخاستى و او را به
پيشواز رفتى و در بالاى مجلس خود نشاندى و فروتر از او نشستى و به ما فرمان دادى كه
ركاب او را بگيريم؟
گفت:او امام مردم است و حجت خدا بر آفريدگان او،و خليفه او نزدپرستندگان اوست.گفتم:اى امير المؤمنان،آيا تو همه اين صفات را ندارى؟
گفت:من به ظاهر و با توسل به زور و غلبه،امام مردمم.امام موسى بن جعفر امام بر حق است.
بخدا سوگند اى فرزند،كه او به مقام رسول الله(ص)از من و از همه آفريدگان داراى استحقاق
بيشتر است.بخدا سوگند اگر توبا من در سر اين مقام نزاع كنى،همانا سرت را بر خواهم كند. (4)
چه،ملك عقيم است،سياست پدر و مادر نميشناسد. (5)
اما اين انگيزه هاى تشيع براى خط امام(ع)آن نيست كه مامون را به آنجا راند كه آن موضع را
اتخاذ كند.بلكه درين مورد عوامل و انگيزه هادر دل مامون وسيعتر بود كه در صورت مصالحه
سياسى و اغراض موسمى نمودار گرديد و مى توان آنها را به چهار نكته زير تعبير كرد:1-مامون ميخواست،خلافت خود را صورت مشروع دهد و درحكومت خويش آرامش و استقرار
و ثبات بر قرار كند زيرا پايگاههاى مردمى كه به خلافت عباسيان مؤمن بودند،به خلافت
مامون با شك و ترديد مى نگريستند.