نقش امام(ع)و موضع وى در حوادث
امام در سامره زير نظر جاسوسان متوكل شب و روز مورد مراقبت بودو ميكوشيد طبق آنوضع دشوار رفتار كند و كارهاى خود را در آن محيط سخت انجام دهد.فعاليتهاى او(ع)در آن
دايره پر تشويش محدود ميشد و حتى الامكان ميكوشيد بر خوردى روى ندهد.او(ع)با توجه
به فشار و مراقبت شديدى كه متوجه او ياران او بود،حركت خود را در دو زمينه آغاز كرد:1-آگاه ساختن امت و نشان دادن مواضع علمى خود به صورت پاسخ گفتن به شبهه ها و جواب
به پرسشهائى كه خليفه از او ميكرد،تا آن امام رادر تنگنا قرار دهد و نتواند از عهده حل آن بر
آيد.مثلا متوكل از«ابن سكيت »
خواست مساله اى پيچيده و دشوار در حضور او مطرح كند و از امام(ع)جواب آنرا بخواهد.
«ابن سكيت »،برخى مسائل را كه سخت دشوار ميدانست ازامام پرسيد و امام در آن مبارزه و
مباحثه پيروز گرديد.«يحيى بن اكثم »،متوكل را گفت:«دوست ندارم پس از پرسشهاى من ازين مرد چيزى پرسيده
شود زيرا وقتى آشكار گردد كه او دانشمند است رافضيان تقويت ميگردند» (9) .امام(ع)پاسخ پرسندگان را ميداد و شبهه هاى كفر آميز را كه در اجتماع او رايج بود رد ميكرد (10) .2-پشتيبانى از پايگاههاى خود و توجه داشتن به آنها تا در خور امكان،نيازشان را برطرف
سازد و كوشش در آموزش آنان و تقويت ايمانشان به شخص امام(ع)به عنوان اينكه در همه
كارها فرمانده عالى آنان است.امام با كوشش خستگى ناپذير و فراوان،هم خود را براى تجديد فعاليت پيروان خود مصروف
ميداشت.هر وقت فرصت اين كارها دست ميداد و امكان فعاليت پيش مى آمد،پايگاههاى خود
را با هر روشى كه امكان داشت تقويت ميكرد تا در برابر مشكلات،نيروهاى پايدارى بدست
آورند و مجهز و آماده باشند.«براى امام هادى(ع)از راههاى پنهانى و آشكار،و در هر
صورت ممكن،پولهاى سرشار از قبيل خمس و زكات و خراج مى رسيد و آنها را درمصالح
عمومى اسلام به مصرف مى رسانيد تا جنبش فرو ننشيند.اين فعاليتهاالبته دور از چشم
حكمرانان و مركز حكومت عباسيان بود (11) .