عناصر رستگارى جنبش - زندگانی تحلیلی پیشوایان ما ائمه دوازده گانه (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زندگانی تحلیلی پیشوایان ما ائمه دوازده گانه (ع) - نسخه متنی

عادل ادیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عناصر رستگارى جنبش

پيش از آنكه در روشهاى عملى امام(ع)سخن بگوئيم مى خواهيم علل پيروزى و نجات جنبش
او را بشناسيم و شرايطى را كه در عصر او پا گرفته بود بدانيم.جنبش امام(ع)در برنامه ريزى و
هدف نهائى بر دو حقيقت كه اينك شرح ميدهيم استوار بود:

نخست:بنياد افكندن پايگاههاى مردمى و تمركز دادن بناى داخلى آن و نظارت در حدود
رابطه مخصوص ايشان و پيروان او چندانكه بتواند آنراپايگاه مركزى قرار دهد و از خلال آن،
پايگاه مزبور را تا داخل صفوف امت ادامه بخشد و آنرا در پيرامون آن و در آن زمينه انتشار
دهد و به عنوان تحقق بخشيدن به بزرگترين هدف كه امام(ع)به ظاهر آن عمل ميكرد،در
مجراى افكار تاثير بگذارد (8) .

دوم:به دست آوردن اطمينان و اعتماد امت به جنبش او(ع)«پس دعوت-هر دعوتى كه
باشد-تا وقتى طرفدار نيازها و خواستهاى توده مردم نباشد و آرزوهاى آنان را بيان نكند لا
محاله گذرگاه آن شكست است ».

اگر دعوت،تعبيرى از آرزوها و اميدهاى ملت نباشد بى ترديد به شكست منتهى ميگردد.

از طرف ديگر،در پى دعوتى رفتن،هر چند هدف بزرگ و والائى باشد،راهى به توفيق ندارد
مگر اينكه از سوى مردم پشتيبانى شود و معلوم آيد كه مردم در پى آنند و پيروزش
مى گردانند.

از اين رو است كه مى بينيم دعوت عباسيان موفق گرديد زيرا از شعار«الرضا من اهل
البيت »استفاده ماكلياولى كردند. (9)

پس،بنياد كردن پايه هاى مردمى و به دست آوردن اطمينان امت دو شرط اساسى بود براى
افزودن به حمايت از فعاليت امام(ع)و دور نگاهداشتن جنبش او از كوششها و احتمالاتى كه
در برگيرنده امور غير اصيل بود و به نفع حكومت تمام ميشد.خلاصه،حمايت امت،مجالى
براى نفوذ عباسيان و غيرعباسيان باقى نميگذاشت.

بر اساس اين دو حقيقت،امام(ع)به دو شكل فعاليت مبادرت فرمود:

اول:فعاليتهاى جنبشى.و منظور ما از آن،رابطه هاى هماهنگ با قواى امت-قواى
خارجى-است و اين معنى در دو زمينه قابل عمل بود:

الف:توجيه كردن عواطف امت با برنامه اهل بيت.

ب:كوشيدن به اين منظور كه به ملت،قدرت معنوى داده شود تا ازنظر آگاهى به سطحى
برسد كه هدف اسلام ايجاب ميكند.

دوم:كارهاى زير بنائى كه شامل پايگاههاى مردمى و گوناگون و آگاه بود كه مسئوليتهاى آن
پايگاهها را بر عهده گيرد و با امام در زمينه هاى نظارت و عمل منظم و اجراء رابطه داشته
باشد.«بر اين پايه،برخى از نصوص مروى از امام(ع)در باب تعليم و آموزش روشهاى خود براى
مردمى كه امام بر آنهانظارت داشت عملى ميگردد.روشهاى مزبور نسبت به وضع شيعيان و
مشكلاتى كه با آن روبرو بودند و اوضاع اجتماعى شان را محدود ميكرد،گوناگون بود».

ازين روى نمى توان كارهاى امام را از امور جنبشى و زير بنائى يا سازماندهى او در داخل
پايگاههاى مردمى يا گروههائى كه با او ارتباط داشتند جدا كرد.

1- دائرة المعارف-دوران پيشوايان-از صدر.

2- كافى كلينى.ج 2 ص 242.

3- بحث در ولايت از صدر.

4- دولت عربى ازولهاوزن،ص 489.

5- ريشه هاى تاريخى شعوبيه،ص 41.

6- مقاتل الطالبين از اصفهانى.

7- عقايد زيديه نقل از زندگى امام موسى الكاظم از قريشى.

8- مجله نجف،نقش امام صادق(ع)از عدنان البكاء.

9- جنبشهاى سرى،ص 61.











/ 173