عناصر رستگارى جنبش
پيش از آنكه در روشهاى عملى امام(ع)سخن بگوئيم مى خواهيم علل پيروزى و نجات جنبشاو را بشناسيم و شرايطى را كه در عصر او پا گرفته بود بدانيم.جنبش امام(ع)در برنامه ريزى و
هدف نهائى بر دو حقيقت كه اينك شرح ميدهيم استوار بود:نخست:بنياد افكندن پايگاههاى مردمى و تمركز دادن بناى داخلى آن و نظارت در حدود
رابطه مخصوص ايشان و پيروان او چندانكه بتواند آنراپايگاه مركزى قرار دهد و از خلال آن،
پايگاه مزبور را تا داخل صفوف امت ادامه بخشد و آنرا در پيرامون آن و در آن زمينه انتشار
دهد و به عنوان تحقق بخشيدن به بزرگترين هدف كه امام(ع)به ظاهر آن عمل ميكرد،در
مجراى افكار تاثير بگذارد (8) .دوم:به دست آوردن اطمينان و اعتماد امت به جنبش او(ع)«پس دعوت-هر دعوتى كه
باشد-تا وقتى طرفدار نيازها و خواستهاى توده مردم نباشد و آرزوهاى آنان را بيان نكند لا
محاله گذرگاه آن شكست است ».اگر دعوت،تعبيرى از آرزوها و اميدهاى ملت نباشد بى ترديد به شكست منتهى ميگردد.از طرف ديگر،در پى دعوتى رفتن،هر چند هدف بزرگ و والائى باشد،راهى به توفيق ندارد
مگر اينكه از سوى مردم پشتيبانى شود و معلوم آيد كه مردم در پى آنند و پيروزش
مى گردانند.از اين رو است كه مى بينيم دعوت عباسيان موفق گرديد زيرا از شعار«الرضا من اهل
البيت »استفاده ماكلياولى كردند. (9)
پس،بنياد كردن پايه هاى مردمى و به دست آوردن اطمينان امت دو شرط اساسى بود براى
افزودن به حمايت از فعاليت امام(ع)و دور نگاهداشتن جنبش او از كوششها و احتمالاتى كه
در برگيرنده امور غير اصيل بود و به نفع حكومت تمام ميشد.خلاصه،حمايت امت،مجالى
براى نفوذ عباسيان و غيرعباسيان باقى نميگذاشت.بر اساس اين دو حقيقت،امام(ع)به دو شكل فعاليت مبادرت فرمود:اول:فعاليتهاى جنبشى.و منظور ما از آن،رابطه هاى هماهنگ با قواى امت-قواى
خارجى-است و اين معنى در دو زمينه قابل عمل بود:الف:توجيه كردن عواطف امت با برنامه اهل بيت.ب:كوشيدن به اين منظور كه به ملت،قدرت معنوى داده شود تا ازنظر آگاهى به سطحى
برسد كه هدف اسلام ايجاب ميكند.دوم:كارهاى زير بنائى كه شامل پايگاههاى مردمى و گوناگون و آگاه بود كه مسئوليتهاى آن
پايگاهها را بر عهده گيرد و با امام در زمينه هاى نظارت و عمل منظم و اجراء رابطه داشته
باشد.«بر اين پايه،برخى از نصوص مروى از امام(ع)در باب تعليم و آموزش روشهاى خود براى
مردمى كه امام بر آنهانظارت داشت عملى ميگردد.روشهاى مزبور نسبت به وضع شيعيان و
مشكلاتى كه با آن روبرو بودند و اوضاع اجتماعى شان را محدود ميكرد،گوناگون بود».ازين روى نمى توان كارهاى امام را از امور جنبشى و زير بنائى يا سازماندهى او در داخل
پايگاههاى مردمى يا گروههائى كه با او ارتباط داشتند جدا كرد.
1- دائرة المعارف-دوران پيشوايان-از صدر.2- كافى كلينى.ج 2 ص 242.3- بحث در ولايت از صدر.4- دولت عربى ازولهاوزن،ص 489.5- ريشه هاى تاريخى شعوبيه،ص 41.6- مقاتل الطالبين از اصفهانى.7- عقايد زيديه نقل از زندگى امام موسى الكاظم از قريشى.8- مجله نجف،نقش امام صادق(ع)از عدنان البكاء.9- جنبشهاى سرى،ص 61.