زندگانی حضرت فاطمه زهرا (س)

جواد فاضل

نسخه متنی -صفحه : 81/ 7
نمايش فراداده

دو قطره اشك از ديدگان خدا بين محمد بر بالين خديجه چكيد.

- يا رسول اللَّه! بر بالين من بمان تا تلخى مرگ به كام من شيرين باشد.

در اين هنگام نفس خديجه شمرده شمرده از سينه اش برمى آمد چشمانش گاهى به روى رسول اللَّه گشوده و گاهى فروخفته بود. در آخرين نفس آهسته گفت:

ان اللَّه هو السلام و منه السلام و اليه يعود السلام.

خديجه با اين بيان به فرشته ى مرگ كه سلام خدا را از آسمانها آورده بود جواب داد و دهانش براى هميشه به هم برآمد.

مسلمانان بر مرگ مادر خود اشكها ريختند، گريه ها كردند. جنازه ى مقدس خديجه را در «جحون» در همين جا در شهر مكه كه هر اكنون مزار مسلمانان جهان است به خاك سپردند.

رسول اللَّه خود در قبر خديجه ايستاد و خود جنازه اش را بگور سپرد ولى از آن جا يك راست به بالين ابوطلب رفت زيرا ابوطالب هم مى خواست كه وديعه ى پدر را در دم آخر بر بالين خود ببيند.

آخر عبدالمطلب در دم مرگ نواده ى گراميش محمد را به پسرش ابوطالب سپرده بود.

رسول اللَّه اين سه شب و سه روز را هم گاهى پيش فاطمه كه از مرگ مادر بى خبر بود و گاهى در كنار بستر عمو كه با احتضار دست به گريبان داشت گذارنيد و پس از سه روز كه از دفن ابوطالب هم فراغت يافت تنها و بى كس و غصه دار و دلتنگ به خانه ى بى خديجه ى خود برگشت.

براى نخستين بار فاطمه ى زهرا به حضور پدر زانو زد و مى گفت:

- بابا مادرم كو؟

- «مادر تو؟ مادر تو در آسمانها، در سايه ى عرش الهى، در كنار فروشتگان مقرب،در محيطى كه غم نيست، درد نيست، اشك و آه نيست با سعادت به سرمى برد اى عزيز من!»

گذشته از آن همه اندوه و مرارت كه قلب وسيع و عظيم رسول اكرم را مى فشرد سكوت غم انگيز فاطمه براى خاتم انبياء عقده اى لاينحل شده بود. آيا با چه زبان مى شود اين دختر معصوم را در فراق مادرش آرام نگاه داشت؟

رسول اكرم سال دهم بعثت را «عام الحزن» ناميد و حق اين است كه آن سال سال اندوه او بود.

آنچه زجر و زحمت در آن سال به جان نازنين محمد رسيد در طول شصت و سه سال زندگانيش نرسيد.

البته ابوطالب در راه ترويج اسلام زحمت ها كشيد. مقام ابوطالب كه شيخ بنى هاشم بود براى ملت نو سال اسلام پناه مطمئنى بود. سفهاى قريش باحترام ابوطالب نمى توانستند آنچه دلشان مى خواهد درباره ى مسلمانان انجام بدهند و سياست ابوطالب كه اسلام خود را پنهان مى داشت و در موقعيت يك شخيت بى طرف از اسلام و مسلمانان حمايت مى كرد سياست بسيار سودمند و پسنديده اى بود اما اين همه فداكارى و محبت از ابوطالب بعيد نبود.

اين مرد عموى رسول اللَّه بود. مسئوليت حفظ و حمايتش را به عهده داشت.

ابوطالب بايد زحمت مى كشيد، بايد در برابر دين حنيف اسلام سينه سپر مى كرد و با حربه ى سياست دفاع مى كرد ولى خديجه.