فروغ حکمت

مترجم و شارح: محسن دهقانی

نسخه متنی -صفحه : 337/ 139
نمايش فراداده

اشكال بر اتصاف موجود به وصف امكان

ترجمه

و با بيان فوق (كه موجود به تقسيم اولى به واجب و ممكن تقسيم مى شود و امكان و وجوب دو وصف وجودند) اشكال كسانى كه امكان را وصف ثابت براى موجود ممكن نمى دانند ـ در برابر وجوب، كه وصف ثابت واجب است ـ . مندفع مى شود. تقرير اشكال بدين نحو است:

همانطور كه از تقسيم سابق برمى آيد، امكان عبارت است از سلب ضرورت وجود و سلب ضرورت عدم. پس (معناى امكان) دو سلب جداگانه است; گرچه از آن دو به سلب الضرورتين (كه سلب واحد است) تعبير آورده شود. بنابراين چگونه ممكن است كه امكان يك صفت واحد براى ممكن قرار داده شود (در حالى كه دو سلب است).

(ثانياً) بر فرض كه پذيرفتيم كه اين دو سلب به يك سلب كه سلب الضرورتَين هست، باز مى گردد، لكن همانطور كه از تقسيم برمى آيد قضيه، قضيه سالبه محصله است نه موجبه معدوله. پس معناى اتصاف ممكن به امكان (در صورتى كه امكان به معناى قضيه سالبه محصله معنا شود) چيست؟ در حالى كه اتصاف به سلب در قضيه معدوله، ممكن هست (نه در سالبه محصله). فى المثل، هنگامى كه مى خواهند از خواص امكان ـ از قبيل آنكه امكان از ماهيت جدا نمى شود و يا اينكه امكان، مناط احتياج به علت است و يا اينكه ... ـ سخن بگويند، به ناچار از امكان به «لا ضرورة وجود و عدم» و يا «استواء نسبت ماهيات به وجود و عدم» تعبير مى كنند.