فروغ حکمت

مترجم و شارح: محسن دهقانی

نسخه متنی -صفحه : 337/ 189
نمايش فراداده

وجوب واجب، بذاته است

ترجمه

از آنچه گذشت روشن شد كه واجب بالذات، حقيقتى است وجودى، كه براى او ماهيتى كه او را محدود كند نيست. او واجب الوجود بذاته هست بدون آنكه به حيثيت تعليلى يا تقييدى نياز داشته باشد، كه اين همان ضرورت ازلى است.

و در مرحله اولى گذشت كه وجود، حقيقت خارجى مشكَّكى است كه صاحب مراتب مختلفى مى باشد. هر مرتبه از مراتب او واجد كمال مادون و مقوّم اوست. و ما دُون متقوّم به ما فوق و فاقد بعض كمالات اوست كه اين، نقص و حاجت او را (به ما فوق) نشان مى دهد. مگر بالاترين مرتبه كه واجد تمام كمالات بوده و هيچ از آنها كم ندارد و هر مرتبه به او قائم است و او به هيچ چيز جز ذات خود قائم نيست.

بنابراين، حقيقت واجب بنابر قول به تشكيك، منطبق مى شود بر بالاترين مرتبه كه ديگر فوق او مرتبه اى كه او را محدود كند نيست، و كمالى در عالم هستى نيست كه او فاقد آن باشد. در ذات اونقص يا عدمى كه با او آميخته باشد يا حاجتى كه او را محدود كند، وجود ندارد. و آنچه لازمه اوست از صفات سلبيه، به سلبِ سلب و نفىِ نقص و حاجت كه ايجاب است باز مى گردد.