نقد برهان ناپذیری

عسکری سلیمانی امیری

نسخه متنی -صفحه : 219/ 142
نمايش فراداده

متعالي است كه تصور كردني نيست؛ چيزي است كه ما(منطقاً) نمي ‏توانيم به پندار يا گفتار در آوريم. چيزي است تناقض‏آميز يا منطقاً محال.(1)

جسماني نبودن خدا

هادسون براي معناي اول و دوم متعالي اشكالي را مطرح مي ‏كند. ابتدا با طرح سؤالي مي ‏گويد:

آيا سخن گفتن از خدا به عنوانِ موجودي متعالي ، به معناي اول يا دوم از معانيي كه ذكر كرديم، معناي محصّلي دارد؟ در اين‏جا، اشكال اين است كه فاعل الهيي را كه بدن جسماني ندارد چگونه تصور كنيم.(2)

سپس اين اشكال را به تفصيل بيان مي ‏كند و با استمداد از مقاله كاكس در تقرير «خدا مهرورز است» مي ‏گويد:

پاره‏اي از تجاربي كه «ملاقات با خدا» خوانده مي ‏شوند احتمالاً تجارب ملاقات با شخصي ‏اند كه به شما مهر مي ‏ورزد.(3)

سپس مي ‏گويد:

هر يك از واژه‏هاي «ملاقات»، «شخص» و «مهر مي ‏ورزد» تحيرآور هستند، چرا كه يك

1. لودويگ ويتگنشتاين، ص 72.

2. همان، ص 72-73.

3. همان، ص 77-78.