نقد برهان ناپذیری

عسکری سلیمانی امیری

نسخه متنی -صفحه : 219/ 162
نمايش فراداده

مي ‏گوييم: «موجود مريخي ِ عاقل موجود است»، در اين صورت، اين يك قضيه اين هماني است و نفي آن، يعني «موجود مريخي ِ عاقل موجود نيست» قضيه‏اي است خود متناقض. آيا مي ‏توان پذيرفت كه موجود مريخي عاقل واقعاً وجود دارد، در حالي ‏كه مي ‏دانيم چنين نيست و ما اين عنوان را به صورت ساختگي ارائه كرده‏ايم. اين نقض نشان مي ‏دهد كه برهان وجودي ناقص است.

پاسخ اين استدلال اين است كه در صدق قضيه حمليه موجبه، علاوه بر وجود محمول براي موضوع، وجود عنوان موضوع و مفاهيم مقيّده آن براي ذات موضوع لازم است و در مثال نقضي ، ذات مريخي ِ نسبت به وجود و عدم مساوي است. بنابراين، گرچه قضيه مورد نظر تحليلي است و نفي آن تناقض است، ولي هر دو قضيه‏موجبه و سالبه كاذب‏اند. قضيه اول، گرچه تحليلي است، ولي از باب عدم تحقق‏موضوع، حمل محمول براي آن كاذب است و دومي به لحاظ اين‏كه خودمتناقض است كاذب است. به عبارت ديگر، قضيه تحليلي مورد نظر به لحاظ صورت تحليلي و اين هماني صادق است، ولي به لحاظ ماده آن‏كه موضوعِ قضيه «موجود مريخي عاقل» است و