از آن دارد كه نوگرايان شركت كننده در فعاليتهاى ضد رژيمى دنباله رو يك حركت محافظه كارانه مى باشند.
اين نوگرايان به جاى اينكه پيشاهنگان نهضت باشند، دستخوش موج محافظه كارى شده اند.
در اين روند نيز ظاهراہ چند عامل داخلى است كه عبارتند از: اولاہ، عليرغم تغييرات بسيار فاحش دو دهه گذشته، ايران " خارج از تهران " هنوز هم جامعه اى است كه مدرنيزاسيون به طور كامل در آن جامه ئ عمل نپوشيده است.
حتى عناصر عمده ئ جمعيتهاى سريعاہ روبرو شد مراكز شهرى چون شيراز، اهواز، آبادان، خرمشهر، كرمان و بندرعباس در همين اواخر از محيطهاى سنتى زيست در شهركها و روستاها خارج شده اند.
ثانياہ، در بخش نو شده ئ جامعه، بسيارى از عناصر از سياست روى گردان شده اند.
ثالثاہ، همان گونه كه قبلاہ گفته شد، آن دسته از نوگرايان فعال به استثناع ماركسيستها، اغلب تعريف واضحى از اهداف خود ارائه نكرده اند، آنها مى دانند كه با چه چيزى مخالفت مى كنند، ولى تصوير واضحى از مطلب مورد حمايت خود ندارند.
نهايتاہ، محافظه كاران، حداقل، اين قدرت تفكر را دارند كه بدانند خواستار جامعه اى هستند كه عارى از صفات "غير اسلامى" باشد.
اين امر مشتمل بر خلاصى يافتن از چنگال رهبرى است كه دفاع از دين را در صدر برنامه هاى خود قرار نداده و در واقع هوادار مسائلى از قبيل آزادى زن مى باشد، ولى در اينجا تغيير وضع اقتصادى را كه سبب بهبود وضع زندگى بسيارى از ايرانيان از جمله خود محافظه كاران در باب ايجاد اقتصادى صنعتى در جامعه اى كه در يك قالب قرون وسطايى كامل با زنان چادرى و اجراى احكام مذهبى " شريعت " قرار مى گيرد، تاعثير بسيار كمى بر مشكل عملى حكومت در ايران مى گذارد.
اولين و مهمترين واقعيت اين است كه رژيم با نارضايتيهاى وسيعى روبروست كه نتايج مستقمى و اجتناب ناپذير روند نوآورى در ميان بخش اعظم جمعيت ايرانى است كه از عصر جديد بويى نبرده اند.
تغيير روند نوآورى تقريباہ غير قابل تصور است، اما پيشرفت اين روند توام با افزايش ناآرامى در ميان كسانى است كه با بسيارى از تجليات آن مخالف هستند و يا از نتايج اين تجليات هراس دارند.
گر چه محافظه كاران فاقد قدرت لازم براى واپس گرايى مى باشند، ولى مى توانند پيشرفت را كندتر كنند.
يكى از مسائلى كه وضع را پيچيده تر مى كند اين است كه آن دسته از افرادى كه از نظر سياسى در منتهى اليه طيف اجتماعى فعال هستند نگران بسيارى از بى مورد كاريها بوده و بدون ترديد خواستار آزاديهاى سياسى بيشترى خواهند شد و در اين راه در صورت تشخيص ضرورت حتى با نيروهاى ارتجاعى نيز همگام خواهند شد.
رژيم نيز كه با اين دو تنگناى سياسى هم جهت روبرو است شايد بخواهد در صدد بهره بردارى از گرايش نو ظهور نوگرايان براى عكس العمل برآيد كه تا بحال در زمره عناصر غيرسياسى ايران بوده اند.
اين افراد كه شامل كارمندان دولتى، تكنوكراتها، افسران نظامى، تجار " در برابر بازاريها كه از جمله سنت گرايان محسوب مى شوند " مى باشند، اصولاہ مايل به دنبال كردن حرفه و مسائل شخصى خود بوده اند.
ولى در حال حاضر خود را با ناآراميهاى دانشگاهى و اختلال در امور تجارى به خاطر بزرگداشت شهادت قهرمانان اين شهر و آن شهر و افزايش موجبات رنجش خاطر در حيات خود روبرو مى بينند، به اين ترتيب ذهن خود را با راه حلهاى فاشيستى مشغول مى دارند تا بتوانند خشونتهايى را كه دامنگير بسيارى از شهرها شده از بين ببرند.
نداهاى گه گاه در رابطه با برخورد آگاهانه با چخماق به دستها و عناصر ضد دولت حاكى از آن است كه رژيم نيز همين روش را مد نظر داشته و شايد تا بحال آن را رد نكرده است.
تغيير جهت، به سياست اعطاى آزاديها كه به عناصر ناراضى ايرانى اجازه ابراز عقيده داده است مى تواند سبب پايان گرفتن تجليات علنى ناآراميهاى اجتماعى ناشى از روند نوآورى گردد، اما گمان نمى رود كه قادر به تغيير علل ريشه اى آن باشد.
زيرا، واضح است كه قبل از شكوفا ساختن گلهاى بسيار، سركوب و سانسور نتوانسته است مانع از پديدار گشتن ناآرامى اجتماعى گردد كه اكنون در همه جا به چشم مى خورد.
تامست 31 شماره سند كلايد دى تيلوز مشاور اقتصادى از: سفير به: 7 پوئن 17 1978 خرداد 7531 تاريخ:
سند شماره 31 طبقه بندى: سرى / غير قابل رويت براى بيگانگان تاريخ: 7 پوئن 17 1978 خرداد 7531 از: كلايد دى تيلوز مشاور اقتصادى به: سفير از طريق: معاونت سفارت آقاى چارلز ناس مشاور اقتصايد آقاى راجربروين موضوع: واردات نظامى و صادرات نفتى ايران به پيوست جداول حاوى آمار و ارقام و برآوردهاى مربوط به واردات نظامى و صادرات نفتى ايران آمده است كه در برگيرنده تمام تجارت خارجى ايران " كالاها و خدمات " و تجارت آن با آمريكا مى باشد.
در بيانيه اى نيز كه به پيوست آمده مشكلات موجود در راه تهيه ئ اين آمار، و ارقام و هشدارهاى لازم در زمينه موثق بودن آنها ارائه شده است.
از ابتداى ورود خويش به ايران از فقدان آمار و ارقام جامع در زمينه تجارت ايران شگفت زده بوده ام و مى دانم كه پيشينيان من نيز با همين مسئله دست به گريبان بوده اند.
آقاى گارى هاف بوئر دستيار معاون وزير خزانه دارى در امور سرمايه گذراى و تجارت بين المللى، و اين جانب در اوايل سال جارى پيرامون همين مسئله بحثهاى مفصلى داشتيم.
او با مهربانى بر روى آن كار كرد و اطلاعاتى را كه از طريق چهار دفتر آمريكايى گردآورى كرده بود در اختيار من قرار داد.
پس از تلاش وى در مورد اين آمار و ارقام چنين اظهارنظر نمود "گمان نمى كنم گزارش مناسبى باشد." من يك نسخه از نامه و ارقام نامه اش را محض اطلاع شما ارسال مى دارم.
علاوه بر آقاى هاف بوئر آقاى بش نيز در اين تلاش مرا يارى داده است.
مطالب پيوست: 1- نامه هاف بوئر به تيلور در تاريخ 13 مارس 1978 با چند مطلب پيوست.
2- تزار تجارت خارجى و حساب جارى ايران با جهان و آمريكا با جدولهاى 3 2 1.