اخراج شوند. پس از عزيمت وى، جمعيت خشمگين با توسل به
لوله هاى فشار قوى آب متفرق گرديدند.
شايعات، شايعات و عكس العمل
در تمام موارد فوق، شهر، و بخصوص جامعه آمريكايى دستخوش
شايعات بود. شايعات ابتدا داراى ماهيت اغراق آميز نشاعت گرفته از
درون اين جامعه بود، ليكن تازگيها يك نوع شايعه نگران كننده پديدار
گشته است. چند نفر با من تماس گرفته و در مورد ربوده شده يك
كودك آمريكايى، اسيد پاشى بر روى دو زن آمريكايى، تجمع
دانشجويان در نزديكى اقامتگاههاى چند آمريكايى، حمله به
آمريكائيها در اتوبوسهاى شهرى، و چند فقره حمله، و تجاوز سوالاتى
را مطرح نمودند. در مدرسه ابتدائى پس از اين شايعات ميزان حضور
دانش آموزان بشدت كاهش يافت. ولى هيچ يك از اين شايعات
واقعيت نداشت و آنهائى كه قابل رديابى بودند نيز توسط منابع
" نامشخص " ايرانى پخش شده بودند. چنين به نظر مى رسيد كه
شخصى عمداہ سعى دارد با اين شايعات آمريكائيان را متوحش سازد.
بالاخره ظاهراہ ساواك با يكى از افسارن امنيتى تماس گرفته و به وى
گفته بود كه دو زن آمريكايى از اتومبيلهاى خود بيرون كشيده شده،
لباسهاى آنها دريده شده، و از آنها عكسبردارى شده است، و اين منبع
ساواك به مقام مزبور دستور داده بود كه با انتشار يك بولتن امنيتى
سبب فرار خانواده هاى آمريكايى از اصفهان گرديد و بسيارى از افراد
باقيمانده نيز متقاضى خروج از اين منطقه مى باشند. يكى از منابع
دانشگاهى گزارش داد كه در ميان دانشجويان كتابچه اى در تمجيد از
موفقيت آنها در ترسانيدن آمريكائيها توزيع شده و از آنها خواسته
شده كه به اين شايعه پراكنيها ادامه دهند
ليكن صحت ادعاى توزيع اين نشريه مورد تاعييد قرار نگرفته است.
علاوه بر اين يك شركت ديگر تهديدهاى تلفنى و كتبى دريافت نمود،
و يكى از مقامات ژاندامرى نيز گزارش داد كه چند گروهان ديگر نيز
تهديدات تلفنى دريافت نموده اند. بالاخره، يكى ديگر از گزاراشات
اين جانب حاكى است كه ملاى مسجد حسين آباد و چهار ملاى ديگر
در خطابه هاى ضد شاهى خود مطالب ضد بيگانه و ضد آمريكايى را
نيز گنجانده اند و آنها و دانشجويان حامى شان در حال تشكيل
نيروهاى دفاع از خود عليه حملات جوخه هاى اقدام سازمان دفاع
ملى مى باشند.
تجزيه و تحليل
به نظر من نيروهاى دولت ايران نتوانسته اند اوضاع اصفهان را به خوبى
تحت كنترل درآورند. واقعيت مشاركت دولت در خرابكاريها هر چه
باشد " كه بعيد به نظر مى رسد ولى اثبات و يا انكار آن نيز كار ساده اى
نيست " تاكتيكهاى بسيار متضادشان در مقابله با آنها و تظاهر كنندگان
محافظه كار و دانشجويى و نيز تشكيل جوخه هاى سازمان دفاع مقصر
بودن آنها را در انظار دانشجويان و مردم حتمى جلوه گر ساخته است.
قدرت و خشونت روزافزون و تظاهرات محافظه كاران عكس العملى
هميشه اين خطر وجود دارد كه اقدامات ضد دولتى متوجه اهداف
ديگرى شود كه عبارتند از جوامع يهودى، آمريكايى و بهايى مقيم
اصفهان، كه از ميان آنها آمريكائيان به مرحله جنون رسيده اند. درگيرى
آشكار بين جوخه هاى سازمان دفاع ملى و نيروهاى دفاع از خود
مى تواند سبب گسترش سريع شورشها گردد. مردم در عين ناراضى
بودن از وضع موجود، هوادار عكس العمل محافظه كارانه مى باشند.
به طور مثال، با وجود اين كه اقليت كوچكى از دانشجويان واپس گرا
هستند، ولى 45% كل دانشجويان در جلسه ملاقات با رئيس دانشگاه
حاضر شدند، و استفاده از ماشينهاى آب پاش توسط پليس
جهت متفرق ساختن اين جمعيت موجب افزايش پيروان افراطيون
گرديد.
مقامات آمريكايى اكنون در حال هشدار دادن به آمريكائيها هستند. در
حالى كه هفته ها بود كه مى گفتند نبايد از چيزى ترسيد. به نظر من در
حال حاضر هيچ گونه خطرى آمريكائيهاى مقيم اين شهر از بين
خواهد رفت، ولى بحرانى شدن اوضاع، امنيت شخصى آمريكائيان را
به خطر انداخته و ممكن است پرسنل مشغول بكار در پروژه هاى
آمريكايى هدفهاى بزرگ ثانوى تظاهرات وسيع قرار گيرند.
در همين حالى كه روحيه تظاهرات گسترش مى يابد، ظاهراہ تنها
مداخله خارجى مى تواند مانع از بروز خشونت بيشتر گردد، و شايد
اين رويداد خارجى تا بحال به وقوع پيوسته باشد. كودتاى كمونيستى
در كشور همسايه ايران يعنى افغانستان كه گويا تحت پوشش
تظاهرات مذهبى و محافظه كارانه انجام گرفته تاعثير هشياركننده اى
داشته است چون سه روز است كه تظاهراتى برگزار نشده است. اگر
تظاهر كنندگان متقاعد شوند كه تظاهرات آنها كمكى به پيشبرد
اهداف كمونيستى خواهد بود، سعى خواهند كرد جنجال آنچنانى
برپا نكنند. با اين حال، حتى اگر اصفهان آرام شود، مشخص شده كه
عناصر ارتجاعى مذهبى قادرند حمايت بسيارى از مردم را جلب
كرده و جمعيت عظيمى را براى برپاى تظاهرات جذب نمايند: و در
عين حال كه اين تظاهرات " مسالمت آميز " است ولى از مبادرت به
خشونت و درگيرى نيز ابايى ندارند. اين موضوع يك نتيجه گيرى
عمومى است و مربوط به رويدادى خاص نمى باشد و همچنان ثبات
كشور را تهديد خواهد كرد حتى اگر اين تظاهرات و آشوبها به آرامش
كشانيده شود.
مك گافى
21 شماره سند
كنسولگرى آمريكا در شيراز از:
وزارت امور خارجه به:
14 مه 24 1978 ارديبهشت 7531 تاريخ:
نااراميهاى اجتماعى در شيراز
سند شماره 21طبقه بندى: خيلى محرمانه
تاريخ: 14 مه 24 1978 ارديبهشت 7531
از: كنسولگرى آمريكا در شيراز
به: وزارت امور خارجه
موضوع: ناآراميهاى اجتماعى در شيراز
در تمام طول هفته هفتم ماه مه شيراز نيز مانند ديگر شهرهاى موجود
در قلمرو كنسولگرى و نيز ديگر شهرهاى ايران شاهد موجى از
تظاهرات ضد رژيم بود. تلاش تظاهر كنندگان بيشتر بر چهلمين روز
بروز خشونت در تاريخ 30 مارس كه 40 روز پس از شورش تبريز كه
آن هم 40 روز پس از قتل عام ژانويه در قم بود، متمركز گرديده بود.
آنچه مسلم است اين است كه اين دروه هاى بزرگداشت چهل روزه
وسيله اى شده براى بروز احساسات ضد رژيم كه در جامعه ايران
ريشه هاى عميق و گسترده اى دارد. رشد روند رو به خشونت در شيراز
حاكى است كه بسيارى از ايرانيهاى مذهبى " و احتمالاہ نقاط ديگر
كشور " عميقاہ نگران ماهيت حكومت و جنبه هاى برنامه هاى نوگرايى
در كشورشان مى باشند
ولى وجود اين واقعيت كه دو گروه يعنى عناصر نوگرا مركب از
دانشجويان دانشگاهى، و نيروهاى محافظه كار اسلامى در تظاهرات و
خشونتها درگير بوده اند، ارزيابى علل نهفته در ناآراميها را دشوارتر
و پيچيده تر مى سازد و ضرورت آزاديهاى سياسى بيشتر به نظر
مى رسد كه مستقيماہ با نادانى محافظه كاران در تضاد است. در
حقيقت، خط تمايز بين اين دو گروه معمولاہ بواسطه جاه طلبيهاى
بسيارى از عناصر نوگرا ناديده گرفته مى شود. در اغلب اوقات چنين
به نظر مى رسد كه اين افراد آماده اند تضاد آشتى ناپذير روند نوآورى را
با بنيادگرايى اسلامى تحت الحمايه منتقدين محافظه كار رژيم ناديده
بگيرند. گرايش به عدالت اجتماعى در فلسفه اسلامى نيز ظاهراہ
وحدت عجيب و غريب آنها را منطقى جلوه گر مى سازد. چون سبب
مى شود كه نوگرايان و مسلمانان خرافاتى كه بيشتر نگران تاعثير اين
روند نوگرايى بر شكل مذهب خود به صورتى كه در ميان مردم به آن
عمل مى شود نه به لحاظ ماهيت فلسفى آن، به نوعى اشتراك هدف
برسند. با وجود اينكه ايران از دير باز شاه داشته است، سنت جهان
وطنى اسلامى وحدت بين نوگرايان و محافظه كاران را در مخالفت با
رژيم سهولت بخشيده است. روشنفكران صادق نيز اغلب اوقات
نگران عدم تجانس نوگرايى در محيطى تحت سلطه ئ مطلق گرايى
سلطنتى مى باشند. حتى كسانى كه مايلند اعتبار و ارزش مهارتهاى
سياسى شاه را به رسميت بشناسند نيز فضاى سلطنتى و بيفكريهايى
كه شاخص اطرافيان سلطان است را به ديده تحقير مى نگرند. آنها
نسبت به حضور همه گير سلطنت در عصرى كاملاہ پيشرفته و پيچيده
بدبين بوده و با توسل به فرضيه اخوت اسلامى سعى دارند علاوه بر
يافتن يك نظام بهتر، بار مشاركت با محافظه كاران نيز انگيزه اى را
پديد آورند.
بعضى از نوگرايان علناہ اين نوع مشاركت را وسيله اى براى سهولت در
نيل به هدف توصيف كرده، و بعضى ديگر از جمله عناصر
ماركسيست بدون هيچ گونه ترديد و دو دلى در مقام بهره بردارى از
احساسات ضد رژيمى محافظه كاران براى رسيدن به اهدافى كه مورد
تاعييد محافظه كاران نيست، برآمده اند. با اين حال در جنوب ايران،
نشانه ها حكايت