احزاب سیاسی در ایران

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

جلد 1 -صفحه : 84/ 66
نمايش فراداده

خواهد آمد.
ناظر آمريكائى، بواسطه ذوستى و ارتباط طولانى خود با اعضاع جبهه ملى ظاهرا صلاحيت ارائه اخبار مفيد و بى پيرايه را دارد.
وى رابطه هايى در جبهه ملى دارد كه به او امكان مى دهد كه بر مبناى اعتماد و صداقت با اعضاع گمنام منزوى شوراى مركزى نيز ملاقات كند.
1 - جزئيات بيو گرافيك محمد على كشاورز صدر، سخنگوى جبهه ملى و عضو كميته اجرايى بشرح زير است: الف - سن: 57 سال ب - تحصيلات: مدارس ابتدايى و متوسطه در ايران، داراى مدرك حقوق از كلاسهايى كه وزارت دادگسترى ايران بر پا كرده بود.
ج - زبانها: فارسى د - شغل: وكالت ه - مسافرت: نداشته و- غيره: كشاورز صدر متاهل و داراى سه پسر و دو دختر است يكى از پسرها به اسم هوشنگ، دانشجوى دانشكده هنرهاى آزاد دانشگاه تهران و فعال در امور دانشجويى جبهه ملى است.
پسر ديگر وى فعلا مشغول تحصيل در آلمان است.
كشاورز صدر داراى قدى حدوداہ پنج فوت و هشت اينچ و بنيه متوسط است.
يكى از خصائص برجسته اش صداى بم و عميق اوست و از آن جهت شگفت انگيز است كه اين صدا از چنان اندام باريكى بيرون مى آيد.
كشاورز صدر يك منزل معمولى طبقه متوسط دارد كه در يك ناحيه نسبتا جديد تهران، درست در شمال خيابان تخت جمشيد واقع است.
كشاورز صدر با شوق فراوانى در جبهه ملى فعاليت دارد و به عنوان سخنگوى عمومى و عضو كميته اجرايى جبهه ملى خدمت مى كند.
او براى شغل سخنگويى اش بسيار مناسب است چون سخنران فصيحى است كه از حرف زدن در باره موضوع مورد علاقه خود لذت مى برد.
با اين حال همه اعضاع جبهه ملى بخصوص اعضاع جوانتر او را مورد اطمينان نمى دانند، او متهم به خدمت در سازمان اطلاعات و امنيت كشور " ساواك " شده اما اين اتهامات به اثبات نرسيده است.
اكثرا او را فردى دانسته اند كه در مصاحبت اشخاص مورد اعتماد دهان خود را نگه نمى دارد و گه گاه از اعضاى جوانتر جبه ملى شنيده مى شود كه اگر واقعا مى خواهيد از اسرار جبهه ملى آگاه شويد فقط با كشاورز صدر صحبت كنيد چون او نمى تواند دهان خود را بسته نگه دارد.
تماس كشاورز صدر با دفتر رييس ساواك تهران و رياست ساواك امريست كه بدون ترديد همه از آن خبر دارند، بهر صورت تا آنجا مى توان معل وم داشت اين تماس محدود به ارائه خط مشى جبهه ملى به مقامات ساواك، مذاكره در باره آزادى اعضاء دستگير شده جبهه ملى و از اين قبيل مسائل بوده است.
معمولا كشاورذ صدر پيش از ملاقات، اين تماسها را براى تصويب با كريم سنجابى رئيس كميته اجرائى جبهه، در ميان مى گذارد.
هر چند كه كشاورز صدر هدف اعضاى جوانتر و فعالتر جبهه بود تا از موقعيت رهبرى بر كنار شود ولى تا بحال او موفق شده موقعيت خود را حفظ كند.
شايد اين امر بيشتر بواسطه حرارت كارى او بوده باشد.
بعلاوه اينكه او در چندين زمينه به محمد مصدق خدمت كرده است .
كشاورز صدر در خرم آباد " موطن همسرش " و مشهد، براى وزارت دادگسترى كار كرده است.
در سال 1325 او شعبه اى ازحرب دمكرات ايران " حزب قوام السلطنه " را در خرم آباد بر پا كرد.
در 1327 با سران حزب استقلال به همكارى پرداخت.
در مجالس پانزدهم و شانزدهم وى نماينده خرم آباد بود.
او به اينكه در مجلس در جناح مصدق بود مباهات مى ورزد.
در دوران مصدق سالهاى 1331 و 1332 او استاندار گيلان بود.
ادعا مى كند كه مصدق بدانج هت وى را به گيلان فرستاد تا وضع حزب توده " كمونيست " آنجا را روشن كند، او با دستگيرى تعداد كثيرى از اعضاء حزب توذه اين كار را به انجام رسانده بود.
وى ادعا ميكند هنگاميكه حزب توده طى يك اعتصاب موئثر كارخانه هاى اصفهان را به تعطيلى كشانده بود مصدق وى را به آن شهر فرستاد و او كمونيستها را دستگير و اعتصاب را فرونشاند.
2 - آنچه در ذيل ميآيد نظرياتى است كه كشاورز صدر در مورد مسائل مختلف سياسى اظهار داشته است.
كمك اقتصادى - اگر كمك اقتصادى بمصرف خير مردم برسد، جبهه ملى آنرا خواهد پذيرفت.
اگر اين پول براى بالا بردن سطح زندگى مردم بكار گرفته شود مفيد است، اما اگر از آن براى سركوب مردم، گرفتن آزادى آنها استفاده شود بد است.
اگر كمك اقتصادى توسط افرادى براى نفع فردى دزديده شود، بد است و اگر از اين پول براى توسعه صنايع كوچك، كمك به كشاورزان، كمك به حفظ و توسعه ذخاير آب استفاده گردد، خوبست.
ايران به كمك اقتصادى نيازمند است.
ولى اگر قرار باشد كه به سارقين كمك شود به آن نيازى ندارد.
هم اكنون دولت وامهايى در يافت مى كند كه مردم ايران اخلاقا مجبور به بازپرداخت آنها هستند.
با اين حال، مردم از اين قروض نفعى نمى برند.
بلكه تنها در موضع بدهكار واقع مى شوند.
كمك فنى - اگر از كمك فنى براى مقاصد صلح آميز و بالا بردن سطح زندگى مردم استفاده شود مفيد است.
ايران توانايى فنى لازم را ندارد.
ما بايد سعى كنيم فرزندان خود را در رشته هايى كه مورد نياز مملكت است تربيت كنيم، ما بايد افرادى را كه در خارج تعليم يافته اند به طور موئثرى بكار گيريم و مانند امروز تعليمات آنهارا به هدر ندهيم.
ما كمك فنى و مشاورتى را براى ساختن سدها، طرح ريزى برنامه اصلاحات ارضى خود، بالا بردن استانداردهاى كشاورزى و مصلاہ در زمينه توليد كود احتياج داريم.
ما در تمامى اين زمينه ها و بسيارى ديگر، محتاج مشورت هستيم.
كمك شوروى - در صورتى كه انگيزه هاى سياسى در كمكهاى اقتصادى نهفته باشد، ارزش كمك از بين مى رود كمك اقتصادى به ايران در صورتى كه دنباله هاى سياسى داشته باشد قابل قبول نيست.
اگر روسها بدون تضمينهاى سياسى كمك صنعتى و كشاورزى بدهند ما خواهيم پذيرفت اما اين امر غير محتمل است احتمالاہ مصلحت اينست كه دولت ايران هيچ كمكى را از روسها قبول نكند و تن به مخاطره سياسى لازمه چنين كمكى ندهد كمك هاى شوروى، هميشه با توطئه هاى سياسى همراه است.
انگليسيها هم اينطور هستند.
آنها به كشورى كمك اقتصادى به ايران در صورتى كه دنباله هاى سياسى داشته باشد قابل قبول نيست.
اگر روسها بدون تضمينهاى سياسى كمك صنعتى و كشاورزى بدهند ما خواهيم پذيرفت اما اين امر غير محتمل است احتمالاہ مصلحت اينست كه دولت ايراه هيچ كمكى را از روسها قبول نكند و تن به مخاطره سياسى لازمه چنين كمكى ندهد.
كمك هاى شوروى، هميشه با توطئه هاى سياسى همراه است.
انگليسيها هم اينطور هستند، آنها به كشورى كم اقتصادى مى دهند آنها به كشورى كمك اقتصادى مى دهند تا به اهداف خودشان دست پيدا كنند.
اگر ايران آزاد باشد يعنى داراى يك دمكراسى كه نمايندگان مردم، دولت را در دست داشته باشند، خير مملكت در اين است كه با تمام كشورها روابط حسنه برقرار سازيم.
با اين وجود ايران به دليل هم مرز بودن با شوزوى، مراقب آنها باشد، ولى تا زمانى كه كشورى آزادى خود را هم بدست نياورده مردم آن كشور نمى توانند به اين گونه مسائل بپردازند.
بيطرفى - مساله بيطرفى خود يك مساله خنده آور است زيرا هيچ كشورى نمى تواند بى طرف باشد.
يك كشور بايد هميشه موضع داشته و آن موضوع بايد در جهت حفظ بهترين منافع آن كشور باشد.
هند بيطرف نيست، او به دنبال منافع هند است، او در گروه كشورهاى آفريقايى و آسيايى قرار ارد بنابر اين او متعهد است نه بيطرف.
ايران هند بسيار تفاوت دارد.
بنابر اين ما نخواهيم توانست مانند آنها باشيم، ما مرز بسيار طولانى با شوروى داريم.
نظرگاه جبهه ملى در اين مورد اينست كه ايران بايد بدنبال بهترين منافع خود باشد.
جبهه ملى معتقد است كه ايران بايد براى حفظ استقلال ايران بقدرت سازمان ملل تكيه كند.
جبه ملى كمونيست و طرفدار شوروى نيست و هيچگاه نمى تواند باشد.
جبهه ملى نمى تواند با كمونيستها همكارى كند، ما معتقديم كه آينده ايران قريب دموكراسى هاى غربى خواهد بود و نه شوروى با اينحال بايد بخاطر داشته باشيد كه اهم منافع بايد مقام اول اولويت را داشته باشد.
سنتو - هنگاميكه سنتو منعقد گرديد، سران جبهه ملى در زندا بودند و اكنون اطلاع ما از ماهيت آن بقدرى نيست كه به ما اجازه بدهد در باره مزاياى آن حكم برانيم.
به مردم ايران در خصوص چنين امور اطلاع كامل داده نمى شود.
قبل از آنكه بتوان نظر دارد، بايد ابتدائاہ مسئله را بررسى كرد.
مى توانم بگويم كه ما از سنتو هيچ نتيجه اى كه بحال ايران مفيد باشد، نديده ايم.
اما نمى توانم بدون اطلاع بيشتر از موضوع، به طور كامل اظهار نظر كنم.
جبهه ملى بايد تمام شواهد را بررسى كند، نكات موافق و مخالف را ببيند آنگاه تصميم بگيرد كه بهترين مصلحت ايران چيست؟ از آنجايى كه دولت، مردم ايران را در جريان نمى گذراد جبهه ملى هم همان حال مردم را پيدا مى كند.
پيمان دو جانبه - در اين مورد سنتو، جبهه ملى اطلاع كافى براى حكم در باره اوضاع ندارد، زيرا ما متن اين پيمان را نخوانده ايم.
بايد اول آن را مطالعه كنيم.
اگر توانستيم نتايج ملموس ترى در مقايسه با مضرات آن براى ايران و براى مردم ايران پيش بينى كنيم، جبهه ملى آن را خواهد پذيرفت.
اندازه ارتش - ايران به ارتش احتياج دارد، اما اندازه آن بايد متناسب با اقتصاد و بودجه مملكت باشد.
ارتش فعلى سلاحى نيست كه از آن بر عليه مردم مملكت استفاده عليه مردم ايران نگاهدارى مى شود.
ما بايد نمونه كشورهاى ديگر را مطالعه كنيم.
ما بايد مشخص كنيم كه براى حفظ آرامش داخلى، ارتش به چه اندازه اى مورد احتياج است.
ارتش ايران نمى تواند مقصدش را برابرى با ارتش شوروى قرار دهد، بنابر احتياجات ما با احتياجات آمريكائى ها فرق مى كند ما بايد احتياجات خود را بر اساس چيزهايى غير از جنگ جهانى مطالعه كنيم و اندازه ارتش را براساس آن قرار دهيم، فكر مى كنم كه با اطمينان خاطر بتوان گفت كه اندازه ارتش بايد تقليل يابد.
چين كمونيست - جبهه ملى در حال حاضر علاقه اى به اين موضوع ندارد.
ما آنچنان سرگرم مشكلات ضرورى تر بوده ايم كه حتى فرصت نداشته ايم اوضاع را مورد بررسى قرار دهيم.
موضوع ايران بايد هماهنگ با تصميمات سازمان ملل باشد.
در اين خصوص ما هيچ تصميمى اتخاذ نكرده ايم.
اين مسئله براى ايران چندان مهم نيست.
مشكلات داخلى آنقدر زياد است كه جايى براى برسميت شناختن چين سرخ باقى نمى گذارد.
نفت و كنسرسيوم -- اولين مسئله ما اين است كه توليد صنعت نفت ايران در جهت صلاح مردم ايران و نه براى نفع شخصى افرادى معدود توسعه يابد.
درآمدهاى نفتى بايد براى نفع مردم ايران بكار گرفته شوند، بهر صورت مى توانم بگويم كه نفت ايران هيچگاه بدست روسها نخواهد افتاد.
ما هنوز هيچگونه تصميمى در مورد ايجاد تغيير در قرارداد فعلى كنسرسيوم اتخاذ نكرده ايم.
ما در اين مورد اطلاع كافى نداريم چون هنيگاميكه كنسرسيوم بپاشد ما در زندان بوديم.
اين تخصص من نيست، براى اطلاع در اين باره شما بايد با كاظم حسيبى صحبت كنيد.
شاه - ايران يك قانون اساسى دارد و جبهه ملى به آن معتقد است و از آن حمايت مى كند.
قانون اساسى آن طوريكه نوشته شده براى شاه و مردم ايران خوب است اما بايد اجرا شود.
خود شاه نمى تواند به عنوان دولت عمل كند، دو طرف وجود دارد.
يكى شاه و ديگرى مردم شاه نمى تواند هر دو طرف قضيه باشد.
ايران بايد يك دولت پارلمانى داشته باشد، اين توقع زيادى نيست.
اگر ايران دولتى داشته باشد كه در برابر مردم مسئول باشد، نمايندگان هم منتخب مردم باشند، دولت هم آزادى عمل داشته باشد كه در برابر مردم مسئول باشد، نمايندگان هم منتخب مردم باشند، دولت هم آزادى عمل داشته باشد، جبهه ملى خواهد توانست با شاه فعلى همكارى كند.
ممكن است شاه بتواند عادت حكومت بر مبناى هوس فردى را ترك كرده و ه يك دولت آزاد اجازه كار دهد.
قدم اول ايجاد يك مجلس آزاد و مستقل است.
انتخابات - انتخابات بايد آزاد باشد.
قبل از تغيير قوانين انتخابات لازم است مجلسى وجود داشته باشد، دولت على امينى قانونى نيست.
او به اصرار شاه و نه مردم همچنا نخست وزير مانده است.
اگر بزودى يك انتخابات آزاد برگزار نگردد مردم ايران بيار ناراضى خواهند شد.
اگر انتخابات برگزار گردد، جبهه ملى احتمالاہ حدود سى تا چهل نماينده از شهرهاى كوچكتر كانديدا ندارد اما ما مطمئنيم كه مردم، نمايندگانى راانتخاب خواهند كرد كه هوادار جبهه مل باشند.
اگر شما هم وضعى مشابه وضع ايران كنونى داشته باشيد، دولت شما قانونى نخواهد بود.
وسيله اى براى تصويب قانونى وامها- وامهاى آلمان غربى يا آمريكا- مجود نيست.
مجلس بايد تمام زينه هاى را تصويب كند.
اگر انتخابات بزوردى برگزار نگردد، نارضايى افزايش خواهد يافت و مردم هر چه بيشتر به كمونيسم به عنوان تنها اميد روى خواهند آورد.
روسها نيز از آنجايى كه به اين امر آگاهند نمى خواهند كه انتخابات برگزار شود.
نخست وزير على امينى - بنظر ما دولت امينى قانونى نيست و يك روز هم نبايد ادامه يابد.
مردم ايران او را قبول ندارند.
او بسيار حرف زده و عملش بسيار كم بوده است.
او اجازه داد كه نخست وزير پيشين منوچهر اقبال از مملكت فرار كند، حال امينى خود، يك اقبال ديگر شده است.
در واقع شاه دو باره نخست وزير شده و اين قطعاہ خلاف قانونى اساسى مملكت است.
در قانون اساسى ما شاه هيچ مسئوليتى ندارد اما در ديكتاتورى حاضر، خلاف آن صدق مى كند.
اگر امينى از جريان امر اطلاع داشته باشد بايد بگوئيد كه اطلاعاتش ناقص است.
امينى از جبهه ملى كه با او مخالف است خوشش نمى آيد.
امينى نمى تواند موفق شود و احتمالاہ بزودى سقوط خواهد كرد.
مردم اين قبيل دولتها را نخواهد پذيرفت.
مردم ايران بسيار ناراحتند.
اگر انتخابات بزودى برگزار نگردد به خشونت متوسل