حرکت و زمان در فلسفه اسلامی ج1

مرتضی مطهری

جلد 2 -صفحه : 93/ 50
نمايش فراداده

و بعد از اين در مقام اثبات " ادوميت " هستند . گرچه اساسا اصطلاح " ادوم " صحيح نيست ، يكي دائمي است و بقيه غير دائمي . هو لكونه عدما خاصا يصحبه قوه أو ملكه مفتقرتين الي قابل زماني متجدد الوجود يحتاج الي زمان بعد زمان الحركه التي هو يقابلها . و قد علم أن حافظ الزمان هو المستديره في المشهور ( 1 ) . و أما اتمها ، فلانها في نفسها لا يحتمل الزياده في الكميه كباقي الحركات و لا الاشتداد و لا التضعف في السرعه و البطؤ ( 2 ) لما ستعلم ( 3 ) في مباحث الافلاك ،و لان فاعلها و غايتها ليس أمرا محسوسا بل أمر عقلي غير متفاوت في القرب اليه و البعد عنه لكونه خارجا عن هذا العالم كما يتفاوت غايه الحركات الطبيعيه الاينيه و تشتد حركتها أخيرا ( 4 ) كلما قرب المتحرك من الحيز الطبيعي ، و القسريه يضعف أخيرا كلما

1 - با اين " في المشهور " خواسته بگويد نظر خود ما اين نيست .

2 - چون حركت فلك دائم است ديگر زياده در كميت پيدا نمي كند ، يك شي ء دائم كه ديگر زياده نمي پذيرد . حتي در باب حركات فلك قدما معتقدند كه شدت و ضعف هم پيدا نمي كند ، سرعت و بطؤهم پيدا نمي كند .

3 - در اينجا مرحوم آخوند دو وعده داده است كه عملي نشده است . و دليلش همان حرفي استكه ما مكرر گفته ايم كه " اسفار " به صورت يك كتاب يادداشت و ناتمام باقيمانده است و آن را تمام نكرده . خيلي از مباحث است كه مي گويد در گذشته گفته شده و حال آنكه در آينده مي آيد ، و خيلي از مباحثي را كه به آينده وعده مي دهد اساسا طرح نكرده است ، و در آخر همين فصل باز مي گويددر مباحث جهات و فلكيات خواهيم گفت در حالي كه " اسفار " بحث فلكيات را ندارد . و نيز بعضي مباحث را به مبحث نبوات وعده مي دهد كه " اسفار " اين مبحث را هم ندارد .

4 - در حركات أيني شدت و ضعف پيدا مي شود . دليل شدت و ضعف يا از ناحيه فاعل است يا از ناحيه غايت .