حرکت و زمان در فلسفه اسلامی ج1 جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
از ناحيه فاعل اين است كه علت فاعلي بر نيرويش اگر اضافه شود حركت شديد مي شود . در مورد غايت مي گويند هر چه شي ء به غايت خود نزديكتر شود بر سرعتش و شدت حركتش افزوده مي شود . امروزه هم همين حرف را مي زنند . قدما هم مي گفتند اگر شيئي را رها كنيم و به سوي پائين حركت كندوقتي به زمين نزديك مي شود ، هر چه نزديكتر بشود بر سرعتش افزوده مي شود . و در حركت قسري بر عكس قائل بودند كه آنا فانا از سرعتش كاسته مي شود . مثلا پرتاب سنگ به بالا به ضعيف شدن و كند شدن لحظه به لحظه آن مي انجامد تا مي رسد به مرحله سكون . قدما اين شدت يا ضعف حركت را در افلاك قائل نبودند ، هيچ عاملي از قبيل فاعل و غايت را موجب تغيير حركت افلاك نمي دانسته اند . بعد من القاسر ، و ذلك لان الشي ء كلما هو أقرب من مبدئه و أصله فهو أشد و أقوي ، و كلما بعد منه فهو أضعف و أوهن . و أما أنها أشرف منها ، فلانها تامه و التام أشرف من الناقص ، فالدوريه أشرف من سائر الحركات ، فحينئذ قد ظهر أن الجرم المتحرك بالاستداره وجب ان يكون أقدم الاجرام و أتمها و أشرفها ( 1 ) طبيعه ،اذ شرف الفعل و تمامه و دوامه يستدعي شرف الفاعل و تمامه و دوامه ، فبقوته الممسكه له تحدد جهات الحركات الطبيعيه الاينيه المستقيمه و جهات الابعاد المكانيه كما سيجي ء موعد بيانه في مباحث الجهات و مباحث الفلكيات انشاء الله تعالي .