قصاید

محمد بن محمد اوحد الدین انوری

نسخه متنی -صفحه : 463/ 174
نمايش فراداده

در تعريف عمارت و مدح صاحب ناصرالدين طاهر

  • هيچ صاحب سخن نيارد كرد تا بود بزم زهروى را گل فلك مجلست ز زهره رخان دور فرمان دهيت همچو ابد داعيان دوام دولت تو جاهت از حرز و حفظ مستغنى جاهت از حرز و حفظ مستغنى
  • اين چنين بر سخنورى اصرار تا بود تير عقربى را خار باد چونان كه بشكفد گلزار پاى بيرون نهاده از مقدار انس و جان بالعشى و الابكار جانت از عمر و مال برخوردار جانت از عمر و مال برخوردار