قصاید

خاقانی شروانی

نسخه متنی -صفحه : 529/ 105
نمايش فراداده

اين قصيده به نام كنز الركاز است و خاقانى آن را در ستايش پيغمبر اكرم و در جوار تربت مقدس آن حضرت سروده است

  • سفر كعبه نمودار ره آخرتاست جان معنى است باسم صورى داده برون كعبه را نام به ميدانگه عام عرفات عابدان نعره برآرند به ميدانگه از آنك عارفان خامش و سر بر سر زانو چو ملخ ساربانا به وفا بر تو كه تعجيل نماى حاش لله اگر امسال ز حج و امانم دوستان يافته ميقات و شده زى عرفات هيچ اگر سايه پذيرد منم آن سايه ى هيچ ها و ها باشد اگر محمل ما سازى و هم بر در كعبه كه بيت الله موجودات است بار عام است و در كعبه گشاده است كز او پس چو رضوان در جنات گشايد ملكان زان كليدى كه نبى نزد بني شيبه سپرد چون جرس دار نجيبان ره يرب سپرند در فلك صوت جرس زنگل نباشان است به سلام آمدگان حرم مصطفوى النبى النبى آرند خلايق به زبان از صرير در او چار ملايك به سه بعد بر در مرقد سلطان هدى ز ابلق چرخ بر در مرقد سلطان هدى ز ابلق چرخ
  • گر چه رمز رهش از صورت ديبا شنوند خاصگان معنى و عامان همه اسما شنوند حجره ى خاص جهان داور دارا شنوند نعره ى شير دلان در صف هيجا شنوند نه چو زنبور كز او شورش و غوغا شنوند كز وفاى تو ز من شكر موفا شنوند نز قصور من و تقصير تو حاشا شنوند من به فيد و ز من آوازه به بطحا شنوند كه مرا نام نه در دفتر اشيا شنوند برسانيم بكم زانكه ز من ها شنوند كه مباهات امم زان در والا شنوند خاصگان بانگ در جنت ماوا شنوند بانگ حلقه زدن كعبه ى عليا شنوند بانگ پر ملك و زيور حورا شنوند ساربان را همه الحان، جرس آسا شنوند كه خروشيدنش از دخمه ى دارا شنوند ادخلوها به سلام از حرم آوا شنوند امتى امتى از روضه ى غرا شنوند پنج هنگام دوم صور به يك جا شنوند مركب داشته را ناله ى هرا شنوند مركب داشته را ناله ى هرا شنوند