در اين مقام چهار ركـعت نـماز بگزار، دو ركـعت آنـرا بـا «حمد» و «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ» و دو ركعت ديگر را با «حمد» و «اِنّا اَنْزَلْناهُ فى لَيْلَةِ الْقَدْرِ» بخوان و پس از نماز و تسبيح حضـرت زهراء(عليها السلام) بگو:
اَلسَّلامُ عَلى عِبادِ اللهِ اْلصّالِحينَ اْلرّاشِدينَ، الَّذينَسلام بر بندگان شايسته راه يافتهاىاَذْهَبَ اللهُ عَنْهُمُ اْلرِّجْسَ وَطَهَّرَهُمْ تَطْهيراً، وَجَعَلَهُمْكهدور كرده است خداوند از ايشان پليدى را و پاكيزهشان كرده است بخوبى، و قرارشان داده استاَنْبِيآءَ مُرْسَلينَ، وَحُجَّةً عَلَى الْخَلْقِ اَجْمَعينَ، وَسَلامٌپيمبرانى مرسل، و حجت بر همه خلق، و سلام
عَلَى الْمُرْسَلينَ، وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمينَ، ذلِكَ تَقْديرُبر رسولان، و حمد خاصِّ خدا: پروردگار جهانيان است، و اين است تقديرالْعَزيزِ الْعَليمِ وهفت مرتبه بگو: سَلامٌ عَلى نُوح فِىفرازانه دانا،سلام بر نوح در ميانالْعالَمينَ پس بگو:
نَحْنُ عَلى وَصِيَّتِكَ يا وَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ، الَّتي اَوْصَيْتَ بِهاما به سفارش تو پاى بنديم اى سرپرست مؤمنان آن سفارشى كه بهذُرِّيَّتَكَ مِنَ الْمُرْسَلينَ وَالصِّدّيقينَ، وَنَحْنُ مِنْ شيعَتِكَفرزندانت كردى از رسولان و راستگويان، و ما از شيعيان تووَشيعَةِ نَبِيِّنا مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَعَلَيْكَ وَعَلىو شيعيان پيامبرمان محمد هستيم كه درود خدا بر او آلش و بر تو و برجَميعِ الْمُرْسَلينَ وَالاَْنْبِيآءِ وَالصّادِقينَ وَنَحْنُ عَلى مِلَّةِهمه رسولان و پيمبران و راستگويان باد، و ما نيز بر كيشاِبْرهيمَ، وَدينِ مُحَمَّد النَّبِىِّ الاُْمِّىِّ وَالاَْئِمَّةِ الْمَهْدِيّينَ،ابراهيم و دين محمد پيامبر امىّ (درس نخوانده) و امامان راه يافتهوَوِلايَةِ مَوْلانا عَلِىّ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَى الْبَشيرِو ولايت سرورمان على امير مؤمنان هستيم، سلام بر مژده دهندهالنَّذيرِ، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ وَرَحْمَتُهُ وَرِضْوانُهُ وَبَرَكاتُهُ،ترساننده، درودهاى خدا و رحمتش و خوشنوديش و بركاتش بر او
وَعَلى وَصِيِّهِ وَخَليفَتِهِ الشّاهِدِ للهِِ مِنْ بَعْدِهِ عَلى خَلْقِهِ،و نيز بر وصى او و جانشينش، آن گواه خدا پس از او بر خلقشعَلِىّ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، الصِّديقِ الاَْكْبَرِ وَالْفارُوقِ الْمُبينِ،حضرت على امير مؤمنان آن صديق اكبر و جدا كننده (حق از باطل) بطور روشن،الَّذى اَخَذْتَ بَيْعَتَهُ عَلَى الْعالَمينَ، رَضيتُ بِهِمْ اَوْلِيآءَآن كس كه برايش از جهانيان بيعت گرفتى، خوشنودم به سرپرستىوَمَوالِىَّ وَحُكّاماً، فى نَفْسى وَوُلْدِى وَاَهْلى وَمالىو سرورى و حكمرانى ايشان، در جانم و فرزندان و خاندان و مالوَقِسْمى، وَحِلّى وَاِحْرامى، وَاِسْلامى وَدينى، وَدُنْياىَو بهرهام، و در حال حِلّ و احرامم، و اسلام و دينم و دنياوَآخِرَتى، وَمَحْياىَ وَمَماتى، اَنْتُمُ الاَْئِمَّةُ فِى الْكِتابِو آخرتم و زندگى و مرگم، شمائيد امامان در كتاب خدا (قرآن)وَفَصْلُ الْمَقامِ، وَفَصْلُ الْخِطابِ، وَاَعْيُنُ الْحَىِّ الَّذى لاو فيصله بخش هر مقام، و حكم نافذ حق، و ديدگان بيدارى كهيَنامُ، وَاَنْتُمْ حُكَمآءُ اللهِ، وَبِكُمْ حَكَمَ اللهُ، وَبِكُمْ عُرِفَنخوابد، و شمائيد فرزانگان، خدا و بوسيله شما حكم راند، و بوسيله شما شناخته شودحَقُّ اللهِ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ، اَنْتُمْ نُورُ اللهِحق خدا، معبودى نيست جز خدا و محمد رسول خدا است، شمائيد نور خدامِنْ بَيْنِ اَيْدينا وَمِنْ خَلْفِنا، اَنْتُمْ سُنَّةُ اللهِ الَّتى بِها سَبَقَپيش روى ما و پشت سرمان، شمائيد آن آئين و طريقه خدا كه قضا بدان
الْقَضآءُ، يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ نَا لَكُمْ مُسَلِّمٌ تَسْليماً،سبقت يافته، اى امير مؤمنان من در برابر شما تسليمم چنان تسليمى كهلا اُشْرِكُ بِاللهِ شَيْئاً، وَلا اَتَّخِذُ مِنْ دوُنِهِ وَلِيّاً، اَلْحَمْدُچيزى را به خدا شريك نگيرم، و جز او كسى را به سرپرستى خود انتخاب نكنم، ستايشللهِِ الَّذى هَدانى بِكُمْ، وَما كُنْتُ لاَِهْتَدِىَ لَوْلا اَنْخدائى را كه مرا راهنمائى كرد بوسيله شما و من چنان نبودم كه بخودى خود راهنمائى شوم اگرهَدانِىَ اَللهُ، اَللهُ اَكْبَرُ، اَللهُ اَكْبَرُ، اَللهُ اَكْبَرُ، الْحَمْدُ للهِِ عَلى ماخداهدايتمنمىكرد،خدابزرگاست،خدابزرگاستخدا بزرگ است، ستايش خداى را بر نعمتهَدانا.
هدايت او
دكّة القضاء جايگاه قضاوت امير مؤمنان(عليه السلام)بودهاست، در آنجا دو ركعت نماز بگزار به حمد و هرسوره كه خواهى پس از نماز و تسبيح حضرت زهرا(عليها السلام)بگو:
يا مالِكى وَمُمَلِّكى وَمُتَغَمِّدى بِالنِّعَمِ الْجِسامِ مِنْ غَيْرِاى مالك من، و اى مالك كننده من و اى كه مرا غرق نعمتهاى بزرگ خود ساختى بدون اينكه
اسْتِحْقاق، وَجْهى خاضِعٌ لِما تَعْلُوهُ الاَْقْدامُ لِجَلالِاستحقاق آنرا داشته باشم، چهره خضوع مىنهم بر آنچه كه بر آن گذارده شود گامها (خاك)وَجْهِكَ الْكَريمِ، لا تَجْعَلْ هذِهِ الشِّدَّةَ وَلا هذِهِ الْمِحْنَةَدر برابر عظمت ذات كريمت، قرار مده اين سختى و نه اين گرفتارىمُتَّصِلَةً بِاِسْتيصالِ الشَّاْفَةِ، وَامْنَحْنى مِنْ فَضْلِكَ ما لَمْرا پيوسته تا ريشه كن شدن بيخ و بن حيات، و ببخش به من از فضل خود چيزى راتَمْنَحْ بِهِ اَحَداً مِنْ غَيْرِ مَسْأَلَة، اَنْتَ الْقَديمُ الاَْوَّلُ الَّذىكه نبخشيدهاى آنرا به هيچكس بدون درخواست، تويى وجود ازلى كهلَمْ تَزَلْ وَلا تَزالُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاغْفِرْهمواره بوده و همواره خواهى بود، درود فرست بر محمد و آل محمد و بيامرزلى وَارْحَمْنى، وَزَكِّ عَمَلى، وَبارِكْ لى فى اَجَلىمرا، و به من رحم كن، و كردارم را پاك كن، و بركت بده در عمرموَاجْعَلْنى مِنْ عُتَقآئِكَ وَطُلَقآئِكَ مِنَ النّارِ، بِرَحْمَتِكَ ياو قرارم ده از آزاد شدگان و رهاشدگان از آتش دوزخ، به رحمتت اىاَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
در زمان خلافت اميرمؤمنان(عليه السلام) در كنار دكةالقضاء، چادرى زدند، و به دستور آن حضرت، دخترى را كه مورد اتهام خويشان خويش قرار گرفته بود به آن چادر آوردند و از آنجا كه براى روشن شدن وضعيت او لازم بود آن دختر داخل طشت بنشيند، طشتى حاضر كردند; لذا به آن محل بيتالطشت گفته شد، در آنجادو ركعت نماز بگزار و بعد از سلام و تسبيححضرت زهرا(عليها السلام)بگو:
اَللّـهُمَّ اِنّى ذَخَرْتُ تَوْحيدى اِيّاكَ، وَمَعْرِفَتى بِكَخدايا من ذخيره كردم (براى قيامتم) يگانه پرستى تو را، و معرفتم را به تووَاِخْلاصى لَكَ، وَاِقْرارى بِرُبُوبِيَّتِكَ، وَذَخَرْتُ وِلايَةَو اخلاصم را براى تو، و اقرارم را به پروردگارى تو، و ذخيره كردم ولايت آنانمَنْ اَنْعَمْتَ عَلَىَّ بِمَعْرِفَتِهِمْ مِنْ بَرِيَّتِكَ، مُحَمَّد وَعِتْرَتِهِرا كه نعمت معرفتشان را از ميان مخلوقات به من بخشيدى: محمد و خاندانشصَلَّى اللهُ عَلَيْهِمْ لِيَوْمِ فَزَعى اِلَيْكَ عاجِلاً وَآجِلا، وَقَدْـ كه درود خدا بر ايشان باد ـ براى روز پناه بردنم بسوى تو در دنيا و آخرت، و اينك
فَزِعْتُ اِلَيْكَ وَاِلَيْهِمْ يا مَوْلاىَ فى هذَا الْيَوْمِ، وَفىپناه آوردهام بسوى تو و بسوى ايشان، اى مولاى من در اين روز، و درمَوْقِفى هذا وَسَأَلْتُكَ مادَّتى مِنْ نِعْمَتِكَ، وَاِزاحَةَ مااين جايگاهى كه هستم، از تو درخواست مىكنم ادامه نعمتت را، و برطرف ساختناَخْشاهُ مِنْ نِقْمَتِكَ، وَالْبَرَكَةَ فيـما رَزَقْتَنيهِ، وَتَحْصينَخشم و انتقامت كه از آن ترس دارم، و بركت در آنچه روزيم كردهاى، و محفوظ داشتنصَدْرى مِنْ كُلِّ هَمّ وَجائِحَة وَمَعْصِيَة فى دينى وَدُنْياىَسينهام را از هر اندوه و بلا و گناهى در دين و دنياوَآخِرَتى يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
و آخرتم اى مهربانترين مهربانان
دكّة المعراج محلى است كه ظاهراً پيامبر(صلى الله عليه وآله)در شب معراج در آنجا فرود آمده و دو ركعت نماز گزارده است و در وسط مسجد واقع است، در اين مقام دو ركعت نماز مىكنى، در ركعت اوّل «حمد» مىخوانى با «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ» و در ركعت دوّم «حمد» و «قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِرُونَ»، پسازسلام وتسبيح حضرتزهرا(عليها السلام) ايندعارا مىخوانى:
اَللّـهُمَّ اَنْتَ الْسَّلامُ، وَمِنْكَ الْسَّلامُ، وَاِلَيْكَ يَعُودُ الْسَّلامُخدايا تويى سلام (بىعيب)، و از تو است سلام، و به تو بازگرددوَدارُكَ دارُ الْسَّلامِ، حَيِّنا رَبَّنا مِنْكَ بِالْسَّلامِ، اَللّـهُمَّ اِنّىو درگاهت درگاه سلامتى است، عطاكن پروردگارا از سوى خود بر ما سلامتى را، خدايا منصَلَّيْتُ هذِهِ الْصَّلاةَ ابْتِغآءَ رَحْمَتِكَ وَرِضْوانِكَخواندم اين نماز را به جستجوى رحمت و خوشنودىوَمَغْفِرَتِكَ، وَتَعْظيماً لِمَسْجِدِكَ، اَللّـهُمَّ فَصَلِّ عَلىو آمرزشت و براى بزرگداشت مسجدت، خدايا پس درود فرست برمُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْفَعْها فى عِلِّيّينَ، وَتَقَبَّلْها مِنّى يامحمد وآل محمد، و بالا ببر اين نماز را در جايگاه بلند بهشت و آنرا از من بپذير اىاَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
مهربانترين مهربانان
اينمقام، جايگاهىاست كهدر آنجا حقّ تعالى توفيق توبه بهآدم(عليه السلام) داده است، در اينمقام رو بهقبله بايست و بگو:
بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَعَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ،بنام خدا، و به ذات خدا و بركيش رسول خدا، درود خدا بر او و آلش
وَلا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى اَبينا آدَمَو معبودى نيست جز خدا، محمد رسول خدا است، سلام بر پدر ما آدموَاُمِّنا حَوّآءَ، اَلسَّلامُ عَلى هابيلَ الْمَقْتُولِ ظُلْماًو مادرمان حواء، سلام بر هابيل كه از روى ستم و دشمنىوَعُدْواناً، عَلى مَواهِبِ اللهِ وَرِضْوانِهِ، اَلسَّلامُ عَلىكشته شد (براى حسادت قابيل) بر بخششهاى خدا و خوشنودى خداوند (نسبت به هابيل)، سلام برشَيْث صَفْوَةِ اللهِ الْمُخْتارِ الاَْمينِ، وَعَلَى الصَّفْوَةِشيث برگزيده خدا و انتخاب شده امين، و به برگزيدگانالصّادِقينَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ الطَّيِّبينَ اَوَّلِهِمْ وَآخِرِهِمْ، اَلسَّلامُراستگوى از نژاد پاكش از فرد نخستشان تا آخرينشان، سلامعَلى اِبْراهيمَ وَإسْماعِيْلَ وَاِسْحقَ وَيَعْقُوبَ وَعَلىبر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و برذُرِّيَّتِهِمُ الْمُخْتارينَ، اَلسَّلامُ عَلى مُوسى كَليمِ اللهِ،نژاد انتخاب شده آنها، سلام بر موسى هم سخن با خدااَلسَّلامُ عَلى عيسى رُوحِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى مُحَمَّدِ بْنِسلام بر عيسى روح خدا، سلام بر محمد بنعَبْدِ اللهِ خاتَِمِ النَّبِيّينَ، اَلسَّلامُ عَلى اَميرِ الْمُؤْمِنينَعبدالله خاتم پيمبران، سلام بر امير مؤمنانوَذُرِّيَّتِهِ الطَّيّبينَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ فِىو نژاد پاكيزهاش و رحمت خدا و بركاتش بر او، سلام بر شما در
الاَْوَّلينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ فِى الاْخِرينَ، اَلسَّلامُ عَلىزمره پيشينيان، سلام بر شما در زمره پسينيان، سلام برفاطِمَةَ الْزَّهْراءِ، اَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ الْهادينَ شُهَدآءِ اللهِفاطمه زهرا، سلام بر پيشوايان راهنما كه گواهان خدايندعَلى خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْرَّقيبِ الْشّاهِدِ عَلَى الاُْمَمِ للهِِبر خلق او، سلام بر نگهبان و گواه بر امتها از جانب خدارَبِّ الْعالَمينَ.
پروردگار جهانيان
سپس چهار ركعت نماز بخوان در ركعت اوّل «حمد» و «اِنّا اَنْزَلْناهُ» و در ركعت دوّم «حمد» و «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ» و در دو ركعت سيّم و چهارم به همين نحو بعد از تسبيح حضرت زهرا(عليها السلام) بگو:
اَللّـهُمَّ اِنْ كُنْتُ قَدْ عَصَيْتُكَ فَاِنّى قَدْ اَطَعْتُكَ فِىخدايا اگر من نافرمانيت كردم پس (در عوض) فرمانبرداريت كردم درالاْيمانِ مِنّى بِكَ، مَنّاً مِنْكَ عَلَىَّ لا مَنّاً مِنّى عَلَيْكَ،ايمان به تو از روى منّتى كه تو بر من گذاردى نه اينكه منّتى باشد از من بر تووَاَطَعْتُكَ فى اَحَبِّ الاَْشْيآءِ لَكَ، لَمْ اَتَّخِذْ لَكَ وَلَداً،و فرمانبرداريت كردم در محبوبترين چيزها پيش تو كه نگرفتم برايت فرزندىوَلَمْ اَدْعُ لَكَ شَريكاً، وَقَدْ عَصَيْتُكَ فى اَشْياءَ كَثيرَة عَلىو نخواندم براى تو شريكى، و نافرمانيت كردم در جاهاى بسيارى كه البته نه از روى
غَيْرِ وَجْهِ الْمُكابَرَةِ لَكَ، وَلاَ الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِيَّتِكَ، وَلاَسركشى و عنادورزى بود، و نه از باب بيرون رفتن از بندگيت، و نهالْجُحُودِ لِرُبُوبِيَّتِكَ، وَلكِنِ اتَّبَعْتُ هَواىَ، وَاَزَلَّنِىبخاطر انكار پروردگاريت بوده، بلكه پيروى هواى نفسم را كردم،الشَّيْطانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ عَلَىَّ وَالْبَيانِ، فَاِنْ تُعَذِّبْني فَبِذُنُوبيوشيطان هممرا بلغزاند پساز دليل وبيانى كه برمن داشتىاكنون اگركيفرم كنى بواسطه گناهانم مىباشدغَيْرُ ظالِم لى، وَاِنْ تَعْفُ عَنّى وَتَرْحَمْنى فَبِجُودِكَو تو ستمى به من نكردهاى، و اگر بگذرى و به من ترحّم كنى بواسطه جودوَكَرَمِكَ يا كَريمُ، اَللّـهُمَّ اِنَّ ذُنُوبى لَمْ يَبْقَ لَها اِلاّ رَجآءُو بزرگوارى تو است اى خداى كريم، خدايا براستى براى گناهانم چيزى نمانده جز اميد بهعَفْوِكَ، وَقَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمانِ، فَنَا أسْأَلُكَ اللّهُمَّ ماگذشت تو، و من پيش از اين فراهم داشتهام ابزار محروميت را، پس از تو خواهم خدايا آنچه رالا اَسْتَوْجِبُهُ، وَاَطْلُبُ مِنْكَ ما لا اَسْتَحِقُّهُ، اَللّـهُمَّ اِنْمستحقش نيستم، و طلب كنم از تو چيزى را كه سزاوارش نباشم، خدايا اگرتُعَذِّبْنى فَبِذُنُوبى وَلَمْ تَظْلِمْنى شَيْئاً، وَاِنْ تَغْفِرْ لى فَخَيْرُعذابم كنى بخاطر گناهانم هست و تو هيچگونه ستمى به من روا نداشتهاىراحِم اَنْتَ يا سَيِّدى، اَللّـهُمَّ اَنْتَ اَنْتَ وَنَا نَا، اَنْتَو اگر بيامرزيم تو بهترين مهرورزانى اى آقاى من، خدايا تو همانى و من همان، تويىالْعَوّادُ بِالْمَغْفِرَةِ وَنَا الْعَوّادُ بِالذُّنُوبِ، وَاَنْتَ الْمُتَفَضِّلُكه هميشه بازگردى (بسوى بندهات) با آمرزش و منم كه همواره بازگردم به گناه، تويى بخشاينده
بِالْحِلْمِ وَنَا الْعَوّادُ بِالْجَهْلِ، اَللّـهُمَّ فَاِنّى أَسْأَلُكَ يا كَنْزَبه بردبارى و منم بازگردنده به نادانى، خدايا از تو خواهم اى گنجالضُّعَفاءِ، يا عَظيمَ الرَّجآءِ، يا مُنْقِذَ الْغَرْقى، يا مُنْجِىَناتوانان، اى بزرگ مايه اميد، اى نجات دهنده غريقان، و اى نجات بخشالْهَلْكى، يا مُميتَ الاَْحْيآءِ، يا مُحْيِىَ الْمَوْتى، اَنْتَ اللهُ لاهالكان، اى ميراننده زندگان، و اى زنده كننده مردگان تويى خدايى كهاِلـهَ اِلاّ اَنْتَ، اَنْتَ الَّذى سَجَدَ لَكَ شُعاعُ الشَّمْسِ،معبودى جز تو نيست، تويى كه سجده كرد برايت تابش خورشيدوَدَوِىُّ الْمآءِ، وَحَفيفُ الشَّجَرِ، وَنُورُ الْقَمَرِ، وَظُلْمَةُو بانگ آب، و صداى مخصوص بهم خوردن درخت، و نور ماه، و تاريكىاللَّيْلِ، وَضَوْءُ النَّهارِ، وَخَفَقانُ الطَّيْرِ، فَأسْألُكَ اللّهُمَّ ياشب و روشنايى روز، و صداى بال پرنده، پس از تو خواهم اىعَظيمُ بِحَقِّكَ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ الصّادِقينَ، وَبِحَقِّ مُحَمَّدخداى بزرگ به حقى كه بر محمد و آل راستگويش دارى، و به حقى كه محمدوَآلِهِ الصّادِقينَ عَلَيْكَ، وَبِحَقِّكَ عَلى عَلِيّ، وَبِحَقِّ عَلِيّو آل راستگويش بر تو دارند، و به حق تو بر على و به حق علىعَلَيْكَ، وَبِحَقِّكَ عَلى فاطِمَةَ وَبِحَقِّ فاطِمَةَ عَلَيْكَ،بر تو و به حق تو بر فاطمه و به حق فاطمه بر تووَبِحَقِّكَ عَلَى الْحَسَنِ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَيْكَ، وَبِحَقِّكَو به حق تو بر حسن، و به حق حسن بر تو، و به حق تو
عَلَى الْحُسَيْنِ، وَبِحَقِّ الْحُسَيْنِ عَلَيْكَ، فَاِنَّ حُقُوقَهُمْبر حسين، و به حق حسين بر تو، بطور مسلم حقوق ايشان بر توعَلَيْكَ مِنْ اَفْضَلِ اِنْعامِكَ عَلَيْهِمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذى لَكَاز برترين نعمتهاى تو بر ايشان است، و به حق آن شأن و منزلتى كه تو درعِنْدَهُمْ، وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَهُمْ عِنْدَكَ صَلِّ عَلَيْهِمْ يا رَبِّ،پيش ايشان دارى، و بدان منزلتى كه آنها در پيش تو دارند كه درود فرست بر ايشان پروردگاراصَلاةً دائِمَةً مُنْتَهى رِضاكَ، وَاغْفِرْ لى بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتىدرودى هميشگى تا آخرين سرحد خوشنوديت، و بوسيله ايشان بيامرز گناهانى را كهبَيْنى وَبَيْنَكَ، وَاَرْضِ عَنّى خَلْقَكَ، وَاَتْمِمْ عَلَىَّ نِعْمَتَكَ،ميان من و تو است، و خلق خود را از من خوشنود ساز، و نعمتت را بر من تمام كنكَما اَتْمَمْتَها عَلى آبائى مِنْ قَبْلُ وَلا تَجْعَلْ لاَِحَد مِنَچنانچه بر پدران پيشين من تمام كردى، و قرار مده براى هيچيك ازالْمَخْلُوقينَ عَلَىَّ فيهَا امْتِناناً، وَامْنُنْ عَلَىَّ كَما مَنَنْتَآفريدگانت بر من در اينباره منّتى، و منّت نِه بر منعَلى آبائى مِنْ قَبْلُ، يا كهيعص، اَللّـهُمَّ كَما صَلَّيْتَچنانچه از پيش بر پدران من منّت نهادى اى «كهيعص»، خدايا چنانچه درود فرستىعَلى مُحَمَّد وَآلِهِ، فَاسْتَجِبْ لى دُعآئى فيـما سَأَلْتُ، يابر محمد و آلش، پس دعاى مرا در آنچه از تو درخواست كردم مستجاب گردان، اىكَريمُ، يا كَريمُ، يا كَريمُ.
كريم اى كريم اى كريم
سپس برو به سجده و بگو
يا مَنْ يَقْدِرُ عَلى حَوآئِجِ السّآئِلينَ، وَيَعْلَمُ ما فى ضَميرِاى كه توانايى دارى بر (قضاء) حاجتهاى خواستاران، و بدانى آنچه هست در نهادالصّامِتينَ، يا مَنْ لا يَحْتاجُ اِلَى التَّفْسيرِ، يا مَنْ يَعْلَمُخاموشان اى كه نيازى ندارى به شرح و بيان، اى كه مىدانىخائِنَةَ الاَْعْيُنِ وَما تُخْفِى الصُّدُورُ، يا مَنْ اَنْزَلَ الْعَذابَبهم خوردن چشمان، و هرآنچه را سينهها پنهان كند، اى كه فرو فرستادى بر قومعَلى قَوْمِ يُونُسَ، وَهُوَ يُريدُ اَنْ يُعَذِّبَهُمْ فَدَعَوْهُيونس عذاب را و آهنگ عذابشان كردى ولى آنان دعا كردهوَتَضَرَّعُوا اِلَيْهِ فَكَشَفَ عَنْهُمُ الْعَذابَ، وَمَتَّعَهُمْ اِلىو بدرگاهت تضرع و زارى كردند و عذاب را از ايشان برطرف كردى، و تا زمانى از زندگىحين، قَدْ تَرى مَكانى، وَتَسْمَعُ دُعآئى، وَتَعْلَمُ سِرّىبهرهمندشان كردى، (خدايا) مكانم را مىبينى، و دعايم بشنوى، و نهانوَعَلانِيَتى وَحالى صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاكْفِنىو عيانم و حال و وضعم را دانى، درود فرست بر محمد، و آل محمد و كفايت كنما اَهَمَّنى مِنْ اَمْرِ دينى وَدُنْياىَ وَآخِرَتى.
آنچه مرا به اندوه واداشته از كار دين و دنيا و آخرتم