حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری)

محمد کاظم محمدی

نسخه متنی -صفحه : 460/ 229
نمايش فراداده

صفات الهى است، و غير از او هيچ موجودى قابليّت و استعداد صفات و اسماء ذات الهى را ندارد، شيخ محمود شبسترى او را نسخه كامل صورت الهى مىداند و چنين بيان مىكند كه: اى انسان اگر طالب ديدن حقّ و رسيدن به قرب الهى مىباشى بر اساس «من عرف نفسه فقد عرف ربّه»(1) لازم است ابتدا خود را بشناسى زيرا «خويشتنشناسى» مقدمه «خدا شناسى» است.

مولانا در همين معنى در رباعيّات خود چنين سروده است:

  • «اى نسخه الهى كه تويى بيرون ز تو نيست هر چه در عالم هست از خود بطلب هر آنچه خواهى كه تويى»(2)

  • وى آيينه جمال شاهى كه تويى از خود بطلب هر آنچه خواهى كه تويى»(2) از خود بطلب هر آنچه خواهى كه تويى»(2)

در بيان توجيه آنچه كه بعضى از عارفان كامل گفتهاند


  • 433) كدامين نقطه را نطق است انا الحق چه گويى هرزهاى بود آن مزبّق

  • چه گويى هرزهاى بود آن مزبّق چه گويى هرزهاى بود آن مزبّق

انا الحق = به معنى «من حق هستم» بيانى است مشهور از حسين بن منصور حلاج عارف بزرگ قرن چهارم هجرى در نفى وجود خود و اثبات حقيقت خداوند در او.

نطق = بر زبان راندن گفتارى بامفهوم، سخن گفتن (ف - م)

مزبّق = زيبق اندود، جيوه ماليده، (ف - م)، منظور حسين بن منصور حلاجاست.

1. حديث نبوى: هر كس خود را بشناسد به تحقيق خدا را شناخته است.

2. عارفانهها (جامى از اقيانوس بىكران عرفان) ، رضا معصومى، تهران، چاپ چهارم، 1368، نشر بهاره، ص 299.