حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری)

محمد کاظم محمدی

نسخه متنی -صفحه : 460/ 60
نمايش فراداده

سؤالات را در مدتى كوتاه پاسخ گفتم.


  • 68) دل از حضرت چو نام نامه در خواست جواب آمد به دل كان گلشن ماست

  • جواب آمد به دل كان گلشن ماست جواب آمد به دل كان گلشن ماست

حضرت = منظور خداوند است.

نامه = پاسخ سؤالات ارسالى از سوى خراسان كه بعداً منظومه «گلشن راز» ناميدهشد.

هنگامى كه پاسخ سؤالات به نظم داده شد «دل» كه در حقيقت لوح محفوظ است از خداوند كه فيّاض مطلق است نام نامهاى را كه در جواب نامه ارسالى گفته بودم درخواست كرد. با الهامات الهى جواب آن درخواست به دل رسيد كه نام آن نامه «گلشن ما» است.


  • 69) چو حضرت كرد نام نامه گلشن شود زو چشم دلها جمله روشن

  • شود زو چشم دلها جمله روشن شود زو چشم دلها جمله روشن

هنگامى كه خداوند نام نامه را «گلشن» تعيين كرد بديهى است كه چشم دلهاى عارفان به وسيله آن منوّر و نورانى خواهد شد. از آن جهت چشم دل آورده است كه معانى عرفان و اسرار الهى با ديده دل، دريافت و ادراك مىشود.


  • «گر تو مىدارى جمال يار دوست دل بدست آور كمال او ببين آينه كن جان جمال او ببين»(1)

  • دل بدان كايينه ديدار اوست آينه كن جان جمال او ببين»(1) آينه كن جان جمال او ببين»(1)

1. لاهيجى، شرح گلشن راز، ص 49.