اتحاد و دوستی

سید حسن ابطحی

نسخه متنی -صفحه : 39/ 15
نمايش فراداده

پـيـشـواى عـظـيـم الشاءن اسلام بر زنان سلام مى كرد و آنان هم جواب سلام او را مى گفتند و على - عليه السلام - هم بر زنان سلام مى كرد ولى خوش نداشت كه بر زنان جوان سلام كند زيـرا مـى فـرمـود مـى تـرسـم كـه وقـتـى آنان بمن پاسخ مى دهند قلب مرا متوجه صداى خود نمايند و در نتيجه آنچه ضرر برده ام بيشتر ازنفعم باشد.

بـاز هـمـان دوسـت پـرسـيـد:

شـمـا يـك روايـت ديـگـر هـم نـقل نموديد كه امام صادق - عليه السلام - فرموده يك مرحله از تواصع و فروتنى اينست كه بـهـر كـس مـى رسـيـد سـلام كـنـيـد ولى بـعـضـى از مـسـلمـانـان كـه نـمـى خـواهـنـد در مـقـابـل بـرادران مـسـلمـان خـود كـوچكى كنند و از طرفى هم مايلند اظهار ديانت كرده باشند با يـكـدنـيـا تـكـبـر و تـبـخـتـر زيـر لب آهـسـتـه سـلام مـى كـنـنـد و ايـن عمل را وسيله كبر و خودخواهى خود قرار مى دهند، آيا اين سلام دادن هم از نظر اسلام صحيح است ؟ مـن گـفـتم :

شايد جواب اين سؤ ال واضع باشد شما مى دانيد كه اسلام تا كجا اصرار داشته كه مسلمانان در مقابل يكديگر تواضع و فروتنى داشته باشند.

پس چگونه ممكن است همان عمل را وسيله كبر و نخوت آنان قرار دهد ولى براى آنكه مبادا كوته فكرى ، اين نسبت ناروا را باسلام بدهد پيشوايان دين مقدس اسلام در ضمن سخنانشان زياد امر بـافـشـاء سـلام نـموده اند و سلام بلند بدون ترديد تكبر و خودخواهى را تا حدى از بين مى برد.

سلام بلند اشخاص متكبر را خاضع و فروتن مى سازد.

سلام بلند در قلوب مردم ايجاد محبوبيت مى نمايد.

پيغمبراسلام فرمود:

خيركم من اطعم الطعام وافشى السلام .((87))

از هـمـه شـما با فضيلت تر آنكسى است كه مردم را ضيافت كند و سلام را بوسيله گفتن ظاهر سازد.

رفـقـاى عـزيـز:

چـون اسلام در آن روزگاريكه از علم و دانش خبرى نبود باين نكته (كه امروز دانـشـمـنـدان بزرگ مانند ديل كارنگى و فرويد و جان ديوئى نسبت بابتكار فكر خود مى دهند كـه انـسـان داراى غـريـزه آرزوى بـزرگـى و اهـميت است ) متوجه بوده است لذا پس از آنكه اين دستورالعمل (سلام كردن ) رابمسلمانان آموخته براى آنكه مبادا يك مشت مردمان دور از انسانيت از جـواب دادن كـوتـاهى كنند يا كمتر از سلام كننده باو اظهار علاقه نمايند و باين وسيله آرزوى اهـمـيـت داشـتن و بزرگى آنها را از بين ببرند و انزجار و افتراق بجاى محبت و اتحاد بنشيند، پاسخ سلام را واجب دانسته و مسلمانان را ملتزم كرده كه بايد جواب سلام را با عبارتى بهتر و معنائى بيشتر ادا كنند و يا لااقل بعبارتى كه او سلام كرده جواب بگويند و حتما جواب سلام بحدى بلند باشد كه سلام دهنده كاملا آنرا بشنود.((88))

قرآن كتاب آسمانى مسلمين فرموده :

اذا حييتم بتحيه فحيوا باحسن منها اوردوها.((89))

هر وقت يك فرد مسلمان بشما سلام و يا درود گفت و خوش آمد كرد شما بايد بهتر از او پاسخ بگوئيد و يا لااقل مانند او جواب دهيد.

و رواياتى كه از پيشوايان دين در اين خصوص وارد شده فراوان است .((90))

يـكـى از دوسـتان كه گفتم از ديگران نشاط بيشترى داشت گفت :

اگر اجازه بفرمائيد من در اين خـصـوص قـضـيـه اى دارم براى شمانقل مى كنم تا شما رفع خستگى بفرمائيد. گفتم :

مانعى ندارد.

او گـفـت :

در روز چـهـارشـنـبـه 21 مـارس سـال 1962 مـيـلادى كـه مـطـابـق بـا روز اول فـرورديـن بـود بـراى تفريح بپاريس پايتخت فرانسه وارد شدم و چون شنيده بودم كه ايـن شـهـر داراى كـتـابـخـانـه و مـؤ سـسـات مـهـم عـلمـى و ادبـى و هـنـرى اسـت و مـوزه هـاى قـابـل تـوجـهـى دارد، قـصـد داشتم چند روزى در آن شهر بمانم و از آن تشكيلات علمى استفاده كـامـلى ببرم يك روز در ميان كتابخانه اى مشغول مطالعه يكى از كتابهاى (آلفونس دوده رمان نـويـس مـشـهور فرانسه ) بودم كه جوان خوش قيافه اى در كنار من نشست ، عربى بمن سلام كرد سپس بزبان فرانسوى با من حرف زد.

من در ضمن سخنانم باو گفتم :

شما چه مذهبى داريد؟ او درپاسخ گفت :

مسلمانم .

سؤ ال كردم :

شما چرا بزبان فرانسوى بمن سلام نگفتيد؟ در پـاسـخ گفت :

يكى از دستورات دين مقدس اسلام اينست كه در موقع ملاقات با يكديگر (هر كس داراى هر زبانى كه هست ) بعربى سلام كند.

من از آن جوان علت اين دستور را سؤ ال كردم .

جواب قانع كننده اى نداد.

ولى حالا كه شما وارد اين بحث شديد با خود گفتم صبر مى كنم وقتى سخنان ايشان تمام شد سرّ اين مطلب را از ايشان سؤ ال خواهم كرد.

مـن گـفتم :

بله دوست عزيز، اگر چه نمى توان مستقيما سلام دادن بعربى را نسبت باسلام داد ولى از رويـه مـسـلمـانـان از زمـان مـا تـا زمـان پـيـشـواى اسـلام كـشـف مـى شـود كـه ايـن عـمـل مـورد تـصـديـق ائمـه ديـن بوده است و سرّ اين مطلب بعقيده من بسيار واضع است چون دين مقدس اسلام يك مذهب جهانى است .

جـمـعـيتى كه در يك صف و مذهب قرار مى گيرند و مى خواهند با يكديگر دوستى و اتحاد داشته بـاشند ناچارند كه يك زبان بين المللى علاوه بر زبان بومى براى خود انتخاب نمايند كه اگر يك فرد مسلمان در دورترين نقاط جهان بخواهد با مسلمان ديگر سخن بگويد با آن زبان جهانى گفتگو كند و لذا وحدت يك جميعت بدون اين زبان عمومى ناقص است امروز عده اى از متفكرين معتقدند كه تا دنيا بصورت يك كشور در نيايد مردم جهان روى سعادت را نـخـواهـنـد ديـد و بـراى ايـنـكـه ايـن مـوضـوع جـامـعـه عمل بخود بپوشد نقشه هائى طرح كرده ايد و يكى از مواد برنامه آنها بوجود آوردن يكزبان بين المللى و جهانى است . خلاصه اينكه سلام كردن و مانند آن بيك زبان از طرف تمام اقوام مـسـلمين رمز وحدت و نشانه يگانگى است و با توجه باينكه زبان عربى باعتراف دانشمندان روز وسـيـعـتـريـن و جـامـع تـريـن زبـانهاى دنيا است دين اسلام هم اين زبان را براى مسلمانان انتخاب كرده است .

دوسـتـان آيـا مـمـكـن اسـت يـك نـفـر مـسـلمـان صـبـح كـه از خـواب بـرمـى خـيـزد تـا ظـهـر كـه بمنزل مراجعت مى كند و يا شب كه مى خواهد بخواب رود چند دقيقه بعربى نماز خود را ادا كند و يا بهر كس كه برخورد مى كند يك جمله عربى بعنوان سلام بگويد بفكر نيافتد كه زبان دينى و جهانى خود را بياموزد.

ولى بسى جاى تاءسف است كه بعضى از مسلمانان بحدى سست و بى اعتناء بمذهب و دينند كه عمرى را سپرى كرده و زبانهاى مختلفه جهان را براى منافع جزئى و مادى خود آموخته اما به زبانيكه هميشه باآن سر و كار دارند اهميت نداده اند.

آن دوسـت بـا نـشـاطـمـان گـفـت :

مـن امـروز مـتـوجـه مـى گـردم كـه ديـن مـقـدس اسـلام بـقـدرى كامل است كه عقل بشر بدون كمك غيبى نمى تواند يكى از كوچك ترين قوانين آنرا آنگونه كه بـايد درك كند من معتقدم كه پيغمبر اسلام يكى از بزرگترين افراديست كه مستقيما از جانب خدا الهـام مـى گـرفته است . امشب وقتى شما در پيرامون اهميت زبان عربى و افكار جاويد حضرت مـحـمد - صلى الله عليه وآله - پيشواى اسلام سخن مى گفتيد بياد مقاله اى كه نويسنده مشهور مـسـيـحـى ، (حـنّاخيرالله ) لبنانى درباره عظمت پيغمبراسلام - صلى الله عليه وآله - نوشته افـتـادم اگـر مـقـتـضـى اسـت و شـمـا خـسـتـه نـيـسـتيد در خدمت جنابعالى و رفقاى محترم آن مقاله رابخوانم .

مـن بـاو گـفـتـم :

اگرخسته هم بودم فعلا از محضر شما استفاده مى كنم و اين مجالس بهتر مى تواند رفع خستگى مرا بكند بخصوص كه شما ميهمانهم هستيد.

او گفت :

حناخيرالله لبنانى نويسنده مشهور مسيحى درباره پيغمبر اسلام مى گويد:

"بـراى پـيـغـمبر عرب - صلى الله عليه وآله - همين عظمت كافى است كه زبان عربى زنده و جاويدان نمود و در زمانه مخلد كرد و فراگرفتن آن را بر تمام پيروان اسلام واجب نمود زيرا بـر هـر مـسـلمـان از هـر نـژاد و مـلتى كه باشد واجب است كه نماز را بزبان عربى كه زبان خدائى و لغت رسمى دين است بجا آورد.

بـنـابـرايـن زنـدگـى جـاويـد قـومـيـت و زبـان و جـامعه عربى را محقق نموده ، درباره مسيحيان خوشرفتار و عادل و مهربان و منصف بود وبياران خود سفارش مى نمود كه با آنها مدارا كنند و بهترين رفتار را با آنها داشته باشند.

آيـا بـراى پـيـغـمـبـر عـرب همين عظمت بس نيست ؟ كه خود و جانشينانش از روى كردار، نه تنها گـفـتـار، طرفدار عدل و برادرى و آزادى و برابرى بوده و گفتار و كردارش متكى بر آئين و تعاليم عالى و جاويد بوده است .

حـضرت محمد - صلى الله عليه وآله - كسى است كه تمدنى بوجود آورد كه چشم عالم را خيره ساخت ، و هنوز هم مورد احترام و پسند و تعظيم فلاسفه جهان است .

مقدس ترين قوانين را براى زناشوئى و جنگ وضع نمود.

هـمـواره قانون گذاران جهان و مصلحين عالم از تعاليم او استفاده كرده و براى وضع قوانين و انتظامات از اين دين سهل و ساده استمداد مى خواهند.

با اين بيان فلاسفه و حكماى يونان و غيريونان كجا مى توانند با اين شخصيت بزرگورار و عظيم الشاءن برابرى كنند".

(كتاب پيغمبر از نظر ديگران ) مـن وقـتى قوانين محكم و دستورات پابرجاى دين اسلام را مى شنوم با خود مى گويم بى جهت نـيـسـت كـه دانـشمندان بزرگ و نويسندگان عاليقدر، آن بزرگى و عظمتى را براى پيشواى اسلام قائلند كه حتى براى پيامبر بزرگ خود عيسى مسيح - عليه السلام - آنرا نمى گويند.

مـن گـفـتـم :

رفيق عزيز! از اعتقاد پاك و گفتار خوب شما بسيار متشكرم . خوشوقتم كه در اين بـحـث بـا يـك مـرد مـنـصـف روبـرو شده ام اميد است بتوانيم باين وسيله اختلاف مذهبى را از ميان بـرداريـم و درس اتـحـاد و يـگـانـگـى را از مـكتب اسلام بياموزيم و بين ما و ديگران ائتلاف و دوستى دينى برقرار گردد.

يـكى از دوستان گفت :

در بين ما مسلمانان مرسوم است كه وقتى يكى از آنها عطسه مى زند باو مـى گـويـنـد (يـرحـمـكـم اللّ ه ) طـرف پـاسـخ مـى دهـد (يـغـفـر اللّ ه لكـم ) آيـا ايـن عمل از نظر دين مقدس اسلام تاءييد شده است يا خير.

مـن گـفـتـم :

بـله اسـلام هـمـه آن رمـوزى را كـه در سـلام كـردن بـكـار بـرده در ايـن دسـتور هم اعـمـال كرده است بعلاوه نسبت باقتضاء حالات افراد و طبقات مردم براى هر يك دستور خاصى داده و بـقـدرى مـراعـات جهات اخلاقى را در اين قانون آسمانى كرده است كه انسان دچار بهت و حيرت مى گردد.

چـون از نـظـر وجـدان و عـلم مـسلم است كه عطسه نشانه صحت و نجات از مرض است عطسه كننده بـايـد پـس از زدن در مقام شكر نعمت صحت و رهائى از كسالت و مرض كه از جانب پروردگار بـاو داده شـده بـرخـيـزد و اظـهـار عـلاقه به پيشوايان دين كه او را راهنمائى باين آئين مقدس نموده اند بنمايد((91))

و با جملات عربى بگويد:

"الحمدالله رب العالمين وصلى اللّ ه على محمد وآله الطاهرين " و باين وسيله در مقابل پروردگار خود كوچكى و كرنش كند.((92))

امـا وظـيـفه مسلمانانيكه در اطراف او مى باشند و عطسه او را مى شنوند اينست كه باو بگويند "يـرحـكـم اللّ ه " و بـا ايـن جـمـله بـاو اظهار كنند كه ما براى تو بهترين چيزى را كه به آن نـيـازمـنـدى در دنـيـا و آخـرت (احـسان پروردگار، رحمت و عفو الهى ) مى خواهيم چون همه افراد بـمـهـر و شفقت و عفو پروردگار خود محتاجند مسلمانان باين وسيله مى توانند بهترين عواطف و عـلاقـه پـاك خود را نسبت به برادر مسلمان خود اظهار كنند و در نتيجه براى خود محبوبيتى در قلوب يكديگر ايجاد نمايند.

رفـقـاى عـزيـز! خـوب دقت كنيد چگونه اسلام در كوچك ترين موقعيت مردم را بدوستى و اتحاد وادار نموده است .

سـپـس اسلام دستور فرموده كه اگر عطسه كننده بيشتر از سه بار عطسه را تكرار كرد چون مـسـلم ايـن عمل در اثر كسالتى است كه در او پيدا شده و پى درپى عطسه مى زند و ديگر اين عـطـسـه زدن عـلامـت صـحـت نـيـسـت و او در ايـن سـاعـت بـيـشـتـر از هـر چـيـز بـسـلامـتـى و شـفاى كـامـل عـلاقه مند است باو بگوئيد (شفاك اللّ ه ) و باين وسيله باو اطهار كنيد كه دوست عزيز اگر چه اين كسالت شما بسيار جزئى است ولى من آنقدر بتو علاقه مندم كه حاضر نيستم همين اندازه كسالت هم داشته باشى ، براى شفاى تو بقدرى كه فوق آن قدرت تصور نمى شود متوسل مى گردم و صحت تو را از پروردگار عزيز مى طلبم و بهمين منظور اگر عطسه كننده سابقه كسالت دارد و در آن ساعت مريض است بايد باو نيز گفته شود (شفاك اللّ ه )!! و اگـر زنـى عـطـسه كرد چون بيشتر از مرد معرض بلا و ناراحتى هاى دنيا است و عافيت از آن نـاراحـتـى هـائيكه براى او پيشامد مى كند محبوبترين چيزهائى است كه بايد باو تقديم شود بايد باو بگويند (عافاك اللّ ه ).