تـورات و كـتـاب مـقـدّس از يك نظر حضرت آدم را در اين قضيه بى گناه دانسته و خداى (بشر ساخته ) را خدعه گر و دروغگو مى داند.
زيـرا مـى گـويـد:
"و خـداونـد آدم را از درخـت مـعـرفـت نـيك و بد منع فرمود و گفت :
اگر از آن خوردى خواهى مُرد" ترديدى نيست كه اگر اين جمله را تصديق كنيم بايد بگوئيم آدم چون نيك و بد را نمى دانسته و زشتى معصيت خدا را متوجّه نبوده است تقصيرى ندارد.
زيـرا كسى كه (عريان باشد و خجلت نكشد) معلوم است كه نمى تواند زشتى معصيت خدا را هم درك كند و اساسا امر و نهى نسبت به اين چنين فردى غلط است و از آن طرف خداى تعالى خدعه كرده و دروغ گفته است ، زيرا آنان از آن درخت خوردند و نمردند، با آنكه خدا فرموده بود كه اگـر از آن خـوردى ، خـواهـى مُرد. و از اين بالاتر در آيات تورات "مار" را خيرخواه و راستگو معرّفى كرده ، با آنكه از انجيل ، مكاشفه يوحنا باب دوازدهم عدد 9 استفاده مى شود كه اين مار، شيطان بوده و كار او اين است كه تمام مردم را بفريبد. و ديگر آنكه خداى تعالى او را براى ايـن عـمـلش عـقـاب كـرده و مـورد مـؤ اخذه قرار داده است ، با آنكه از خداى بزرگ قبيح است كه مـوجـودى را براى راست گفتن عذاب كند. و البتّه اشكالاتى كه در موضوع قصّه حضرت آدم در اين كتاب تحريف شده ، (تورات ) وارد است به قدرى است كه وقت مجلس ما اقتضاء ندارد همه آنها را بيان كنيم ولى براى نمونه به چند جهت آن اشاره مى نمائيم .