1 - تناقض
در اين سرگذشت ، تورات مى گويد:"آدم و حوّا نيك و بد را نمى دانستند" ولى در عدد 6 بابسـوّم مـى گـويـد:"و چـون زن ديـد كـه آن درخـت بـراى خـوراك نيكو است و به نظر خوشنما و
درختى دلپذير دانش افزا است . از ميوه اش گرفته بخورد".
2 - جسمانيّت خدا
در ايـن جـمـلات هم تورات مانند ساير موارد ديگر خدا را جسمانى معرّفى كرده كه در روز ميانبـاغ مـى خـرامـيـد و آوازه مـى خـوانـد، بـا آنـكـه تـرديـدى نـيـسـت كـه خـدا از نـظـر
عقل و علم ، جسم نبوده و خداى جسمانى مانند مخلوقاتش محتاج است .
3 - جهل و نادانى خدا
تورات مى گويد:"خدا آدم را ندا در داد و گفت :كجا هستى ؟".4 - تناقض ديگر
تورات در عبارات بالا مى گويد:"كه آدم خود را بوسيله برگهاى انجير پوشانيد" ولى درعـدد 10 نـوشـتـه :"آدم گـفـت :چون آواز تو را شنيدم ترسان گشتم زيرا عريانم پس خود را
پنهان كردم ".