سرگذشت آدم و اخراج او از بهشت
خداوند در قرآن كريم فرموده :"گفتيم اى "آدم " تو و همسرت در بهشت مسكن گيريد و از ميوه آن به فراوانى هر چه مى خواهيدبخوريد و نزديك اين درخت نشويد كه از ستمكاران مى گرديد.((129))اى آدم ايـن "شيطان " دشمن تو و همسر تو است ، مبادا شما را از بهشت بيرون كند كه به زحمت
و ناراحتى خواهيد افتاد، در بهشت هيچ گاه نه گرسنه مى شوى و نه برهنه خواهى بود.در آنـجـا نه تشنه مى شوى و نه آفتاب زده ، ولى شيطان وسوسه اش كرد و گفت :اى "آدم "
آيا تو را به درخت حيات و زندگى و سلطنتى كه كهنه نمى شود راهنمائى كنم .((130))ايـنـجـا همان درخت "منهيه " را به آنان نشان مى دهد و مى گويد:پروردگارتان شما را از اين
درخـت مـنـع نـكـرده مگر براى آنكه مبادا دو فرشته شويد و يا هميشه زنده بمانيد و براى آنها
سوگند خورد كه من هميشه خيرخواه شمايم .پـس با اين جملات آنها را بسوى پستى و غرور دلالت نمود. همين كه از ميوه آن درخت بخوردند
لبـاسـهـايـشـان فـرو ريـخـت و عـورتـشـان ظـاهـر شـد، در ايـن موقع تصميم گرفتند كه با
برگهاى باغ عورت خود را بپوشانند كه ناگاه پروردگارشان به آنان خطاب كرد و گفت
:مگر من از اين درخت منعتان نكردم و به شما نگفتم كه شيطان دشمن آشكاراى شما است .گـفـتـنـد:پـروردگـارا مـا بـه خـويشتن ستم كرديم ، اگر ما را نيامرزى و به ما رحم نكنى از
زيانكاران خواهيم بود.فرمود:همين گونه كه با يكديگر دشمنيد (بسوى زمين ) پائين رويد و
در آنجا زندگى كنيد و در آنجا بميريد و از همان جا دوباره بيرون خواهيد آمد.((131))تورات مى گويد:امّا تورات سرگذشت اخراج "آدم " و "حوّا" را اين گونه بيان كرده است :"و خداوند "آدم " را گرفت و او را در وسط باغ عدن گذاشت تا كار آن را بكند و آن را محافظت
نمايد و خداوند خدا آدم را امر فرمود كه گفت :از همه درختان باغ بى ممانعت بخور، امّا از درخت
مـعـرفـت نـيـك و بد زنهار زنهار نخورى ، زيرا روزى كه از آن خوردى هر آينه خواهى مُرد (تا
آنكه مى فرمايد) و آدم و زنش هر دو برهنه بود و خجلت نداشتند.و مـار از هـمـه حيوانات صحرا، كه خداوند خدا ساخته بود هوشيارتر بود و به زن گفت :آيا
خدا حقيقت گفته است كه از همه درختان باغ بخوريد.زن بـه مـار گـفـت :از مـيـوه درخـتـان بـاغ مـى خوريم لكن از ميوه درختى كه در وسط باغ است
خداوند گفت از آن مخوريد و آن را لمس نكنيد مبادا بميريد.