3 - عصر جديد
دانـشـمـنـدان مـى گـويند:"در يك چنين شرايط و عصرى كه مطالعات و تجسّسات علمى دربارهحقايق ، اين همه ارزش و اهميّت پيدا كرده ، چگونه ممكن است ، حقيقتى را كه آثار وجود و قدرت و
عـظـمـت او سـرتـاسـر مـوجـودات جـهـان هـستى را فرا گرفته ، مورد نسيان و فراموشى واقع
شود؟".امروز دامنه علوم و مطالعات علمى بشر به قدرى توسعه يافته كه حتّى براى درك و مطالعه
چـگـونـگـى زنـدگى "مورچه " و "زنبور عسل " نيز دانشمندان ، از خود ابراز علاقه مى كنند. و
هـسـتـنـد كـسـانـى كـه در يـك چـنـيـن مـطـالب جـزئى بـيـسـت
سال از عمر خود را وقف مطالعه آن نموده اند.آيـا بـا ايـن وصـف مى توان ارزش و اهميّت بحثها و مطالعاتى كه درباره اسرار آفرينش به
مـنـظـور شـنـاخـتـن سـرچـشـمـه اين اسرار و حقايق و موجودات بى شمار، انجام مى گيرد ناديده
گـرفـت ؟ در دنـيـائى كـه بـراى درك زنـدگـى مـورچـه بـيـسـت
سـال عـمـر، صـرف مطالعه مى شود، آيا سزاوار نيست ما قسمتى از وقت خود را صرف مطالعه
درباره شناختن آفريدگار جهان كنيم ؟
"اوليـفروندال هولمز" مى گويد:"وقتى انسان به چيزى ايمان نداشته باشد و در راه آن چيز
محبّت و علاقه و حرارتى به خرج ندهد، ديگر زندگى او ارزشى ندارد".بـنـابـرايـن پـر اهـميّت ترين چيزى كه بايد مورد علاقه و محبّت بشر واقع شود شناسائى
كامل آفريدگار جهان است .