تكفير بوعلى سينا - پاسخ ما نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پاسخ ما - نسخه متنی

سید حسن ابطحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تكفير بوعلى سينا

"بـوعـلى سـيـنـا" چون به مذهب تشيّع علاقه زيادى داشت و با نبوغ فوق العاده مخصوص به

خـودش دانسته بود كه تنها سعادت بشر در پيروى از "على بن ابيطالب " (عليه السّلام ) و

خـانـدان او اسـت و از طـرفـى اكـثـريـّت مـردم اهـل زمـان او سـنـّى بـودنـد و عـلمـاءِ

اهـل سـنـّت كـه آداب ديـريـنه آنها تكفير شيعيان بوده است ، "بوعلى سينا" را هم تكفير كردند

ولى او با كمال شهامت اشعار زيادى درباره عظمت خاندان عصمت سروده كه منجمله اين دو رباعى

است :




  • تا باده عشق در قدح ريخته اند
    جان و روان بوعلى مهر "على " (ع )
    چون شير و شكر به هم درآميخته اند



  • وندر پى عشق عاشق انگيخته اند
    چون شير و شكر به هم درآميخته اند
    چون شير و شكر به هم درآميخته اند



و نيز از ابتكارات فكرى او است اين رباعى كه مى گويد:

بر صفحه چهره از خط لم يزلى
معكوس نوشته گشته نام دو "على " (ع )

يك لام و دو عين با دو ياى معكوس
از"حاجب " و"عين " و"انف " با خطّ جلى

از اين دو رباعى كاملا پيدا است كه "بوعلى سينا" مرد پر علاقه اى به "على بن ابيطالب "

(عـليـه السـّلام ) بـوده و مـسـلّم احـتـمـال آنـكه او از فرقه اسماعيليه مى باشد آن هم تنها به

دليـل آنـكـه پـدر و مادرش به اين جمعيّت متمايل بوده اند بسيار نادرست است و هيچ مدركى كه

ايـن مـطلب را تاءييد كند در دست نيست و بلكه نبوغ و مغز بزرگ "بوعلى " به او اجازه نمى

داد كه خود را پابند به خرافات اين فرقه نمايد.

"بـوعـلى سـيـنـا" بـه قـدرى بـا عـظمت و خوش فكر بوده كه مى دانست انسان بايد در امور از

جزئى و كلّى از پروردگار بزرگ استمداد نمايد و لذا "ابن خلكان " در بيوگرافى و شرح

حالات "بوعلى " مى نويسد:

وقـتـى بـراى "بـوعـلى سـيـنـا" مـطـلبـى چـه در مـسـائل جـزئى و چـه در

مـسـائل كـلّى مـشـكـل مـى شد وضو مى گرفت و به مسجد جامع شهر مى رفت و دو ركعت نماز مى

خـوانـد آنگاه از پروردگار متعال درخواست مى كرد كه فهم آن مساءله را برايش آسان نمايد و

آن مشكل علمى براى او واضح گردد.

"بـوعـلى " در سـنّ ده سـالگى تمام قرآن را حفظ بود و با معارف قرآن كاملا آشنائى داشت و

لذا دربـاره "بـوعلى " نبايد گفت كه او خدا را عالم به جزئيّات نمى دانسته و آنچه را كه در

"اشارات " به عنوان بحث علمى يا نقل فلسفه "ارسطو" بيان كرده ، جزء معتقدات او نبوده است

.

زيرا قرآن بدون استثنا مى گويد:

"اَنَّ اللّ هَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلي مٌ".((71))

و خود او در همه امور (چنانكه در بالا گفته شد) از پروردگار استمداد مى جسته و او را عالم و

قادر به تمام اشياء مى دانسته است .

/ 179