تعريف سلول - پاسخ ما نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پاسخ ما - نسخه متنی

سید حسن ابطحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تعريف سلول

سـلول مـوجـود زنـده و حـسـّاس و مـتحرّكى است كه عنصر اصلى بدن موجودات زنده (حيوانات و

گـيـاهـان ) از آن تـشـكـيـل مـى شـود و بـرخـى از اجـتـمـاع سـلولهـاى بـى شـمـار

تشكيل شده اند و در فارسى نام سلول را "ياخته " مى گويند.

تشريح سلول

سـلولهـا بـا يـكـديـگر تفاوت دارند ولى در بين آنها كم وبيش شباهت وجود دارد، مثلا در اينكه

سلولها از سه قسمت تشكيل شده اند،همه آنها شبيه به يكديگرند.

اوّل :

پوست روئى به نام "غشاء" (مانند پوست تخم مرغ ).

دوّم :

"سـيـتـوپـلاسـم " كـه مـادّه اى بـى رنـگ ، لزج ، شـفـّاف و غـيـر

محلول در آب است ، (مانند سفيده تخم مرغ ).

سـوّم :

"هـسـتـه " كـه مـعـمـولا بـه شـكـل جـسـم كـروى در

داخل سيتوپلاسم قرار دارد (مانند زرده تخم مرغ ).

و خلاصه سلول بمانند تخم مرغ كه داراى پوست و سفيده و زرده است مى باشد.

البـتـّه بعضى از سلولها مانند گلبولهاى قرمز خون انسان فاقد هسته اند و بعكس سلولهاى

كـبـدى دو هـسـتـه و سـلولهاى ماهيچه داراى هسته هاى متعدّدى است . اگر قسمتى از پوشش داخلى

دهان را (در ناحيه گونه ها جدا كرده در زير ميكروسكوپ قرار دهيم تعداد زيادى صفحات پهن

و مـخـتـلف الشـّكـل مـى بـيـنـيـم كـه هـر يـك سـلولى از پـوشـش داخـلى دهـان مـى بـاشد كه هر

سـلول شـامـل سـه بـخـش سـيـتـوپـلاسـم ، هـسـتـه و غـشـا اسـت . مـجموع سيتوپلاسم و هسته را

"پـرتـوپلاسم " مى گويند و بالاخره در كتابهاى علوم طبيعى خصوصيّاتى درباره سلولها

گـفـتـه شـده كـه در ايـنـجـا شـرح آنـهـا را مـنـاسـب نـمـى بـيـنيم ولى مطالعه و تحقيق درباره

سلول فوق العاده شگفت انگيز است .

"راسـل چـارلز آرتـيـسـت "، زيـسـت شـنـاس و گـيـاه شـنـاس شـهـيـر در

اوّل مقاله مفصّل خود كه در توحيد و خداشناسى نوشته است مى گويد:

"مـطـالعـه سلول زنده يكى از تجارب شگفت آور عالم خلقت است ". و در پايان مقاله چنين نتيجه

گـرفـتـه كـه مـى گويد:

"من ادّعا مى كنم كه هر كدام از اين سلولها (كه پى بردن به ماهيّت

آنـهـا بـراى مـا مـقـدور نـيـسـت ) و هـمـچـنـيـن تـريـليـونـهـا

سـلول ديـگـر دليـل بـر وجـود عـقـل و حـكـمـت عـاليـه اى اسـت كـه مـا آن را خدا مى ناميم ، علوم ،

قبول اين حقيقت را مجاز مى داند و مى پذيرد".سپس مى گويد:

"من بوجود خدا ايمان راسخ دارم ".((52))

از شـمـا خـوانندگان محترم سؤ ال مى كنم :

آيا كسى مى تواند ادّعا كند كه تمام اين شگفتيهاى

عالم خلقت بحسب تصادف بوجود آمده و يك نيروى عالم و قادرى در ايجاد آنها مؤ ثّر نبوده است

؟ دانـشـمـنـدان بـزرگ از هـمـيـن راه خـدا را شـنـاخـتـه و مـى گـويـنـد:

"آيـا پس از مشاهده اتم و

سلول و نظم عجيبى كه در آنها رعايت شده مى توان خدا را فراموش نمود؟".

/ 179