1 - راه فلسفه و فلاسفه
اوّليـن راهـى را كـه افـراد بـشـر بـراى خـداشناسى و بلكه به طور كلّى شناخت حقائق اشياءپيموده اند، راه فلسفه قديم است .بدون ترديد پيمودن اين راه نه تنها براى همه كس ميسّر نيست ، بلكه علم روز استدلالات آنان
را بـاطـل كـرده و در بـازار عـلم و دانـش رونـقـى بـراى آنها باقى نگذاشته است . علاوه طريق
فـلاسـفـه بـراى خداشناسى به قدرى پر پيچ و خم است كه حتّى فلاسفه بزرگ ، يا دچار
اشـتـبـاهـات زيـادى شـده اند و يا در حال ترديد باقى مانده و يا با يكديگر اختلافات شديد
داشـتـه انـد؛ بـنـابـرايـن بـه تصديق اكثر دانشمندان روز، از طريق فلسفه كسى نمى تواند
خداشناس واقعى گردد.مرحوم استاد "علاّمه طباطبائى " در جلسات خصوصى مكرّر مى فرمودند:فلسفه براى رسيدن
به خدا و حقائق جهان هستى و كمالات روحى ، حجاب است .مـرحـوم عـلامـه بـزرگ ، فـيـلسـوف عالى مقام ، آية اللّه آقاى حاج "شيخ مجتبى قزوينى " مى
نـويـسـنـد:"اوّليـن جـنـايـتـى كـه براى از بين بردن راه خداشناسى در اسلام اتّفاق افتاده ،
تـرجـمـه كـتـب فلاسفه يونان در زمان خلفاى عبّاسى بود؛ كه بخصوص "هارون " و "ماءمون
الرّشيد" براى ترغيب و تاءئيد مردم پول زيادى خرج كردند تا در خانه علوم "انبياء" (عليهم
السّلام ) را ببندند".((9))و دانـشـمـنـدانـى مانند "آيتى " در كتاب "تاريخ فلسفه " و "سيّد عبداللّه افندى " در "تاريخ
فـلسـفـه " و "چـهـاردهى و احمد فريد رفاعى " در كتاب "عصر ماءمون " نام هيجده كتاب از كتب
فـلاسفه يونان را ذكر كرده اند كه بوسيله هشت نفر از دانشمندان در زمان "ماءمون الرّشيد" از
يونانى به عربى ترجمه شده است .نـقـل مـى كـنـنـد:"وقـتـى "اسـحق بن حنين " و "حنين بن اسحق " و "يحيى بن عدى " و جمعى از اين
مترجمين براى اجازه ترجمه كتب فلسفه به علماء فلاسفه يونان مراجعه كردند، آنها در جلسه
مـشـورتـى خـود راى مـثبت دادند و منطقشان اين بود كه اين كتب و مطالب آن به هر مذهبى كه قدم
گذاشته آن مذهب را از مسير خود خارج نموده است ".دانشمندان بزرگ اسلامى حتّى معتقدند كه :"فلسفه جديد هم نمى تواند در راه اثبات وجود خدا
بـراى هـمـه كـس اطـمـيـنـان ايـجـاد كـنـد، زيـرا اثـبـات وجـود خدا براى كسانى كه به اعماق و
اصـول مـطـالب فـلسـفـه احـاطـه نـدارنـد فـوق العـاده دشـوار و بـلكـه
محال است .